پیرو اعلام وزات علوم مبنی بر صفر شدن ظرفیت پذیرش دانشجو در دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف هر کدام از اعضای کافهاقتصاد نوشتهی کوتاهی در ارتباط با این دانشکده نوشتهاند. پستهای قبلی به نوشتههای محمدرضا، فرید، مرتضی و سروش اختصاص داشت. امروز نوشته بابک را با هم میخوانیم.
————————————————————————————————————-
جوسازی و یاوه گوی ها بر علیه دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف و اساتید، به تعبیر بجای دکتر سوری، فداکار این دانشکده آنقدر هوچی گرانه است که به سختی می توانم دلیلی برای پاسخ گویی به این به راستی اراجیف پیدا کنم. روی سخن این نوشته نه آن ناشناسان بیانیه نویس و مقاله نویس، بلکه آن اقتصاد خوانان و اقتصاددانان ایرانی است که سال ها در حال اتهام زدن به اساتید، فارغ التحصیلان و دانشجویان این دانشکده هستند. همچنین، امیدوارم که این نوشته پاسخگوی بخشی از سوالاتی باشد که به واسطه ی این فضای آلوده در مورد این دانشکده در جامعه بوجود آمده است.
سرگذشت من در دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف دقیقا برخلاف آن چیزی است که بر علیه این دانشکده تبلیغ می شود. در حالی که اقتصاد آزاد را تنها راه رسیدن به یک اقتصاد شکوفا می دانستم اولین ترم تحصیل خودم را در دانشکده آغاز کردم و با حضور در کلاس های درس و انجام پروژه های درسی به تدریج با مبنای علم اقتصاد و روش شناسی تحقیق در این رشته آشنا شدم. در حالی که در قالب تئوری های مختلف و بررسی داده های واقعی در مورد دخالت های نابجا و تصمیمات نادرست دولت ها در اقتصاد یاد می گرفتم، با حضور در کلاس های دکتر نیلی و مطالعه ی تحقیق وی و همکارانش به اهمیت حضور و نقش بجا و مناسب دولت و اقداماتی که دولت لازم است برای رشد اقتصادی یک کشور انجام دهد آشنا شدم. به مرور زمان و تحت نظارت و راهنمایی اساتید گروه اقتصاد در زمینه ی کارکرد اقتصاد آزاد و مزایای آن مطالعه کردم، و این بود که از یک مدافع اقتصاد آزاد به یک علاقه مند و دانشجوی اقتصاد تبدیل شدم و دیگر آن دلبستگی شدیدی که در گذشته به اقتصاد آزاد داشتم تبدیل به یک رفتار منعطف در زمینه حضور دولت در اقتصاد شد و پذیرفتم که اقتصاد آزاد می تواند منجر به نقایصی در سیستم اقتصادی یک کشور شود. در واقع، در حالی که تعداد قابل ملاحظه ای از اصل های اقتصاد آزاد منجر به بهبود کارایی اقتصاد می شود، در مواردی ممکن است که این اصول منجر به بهینه اجتماعی نشود.
آنچه که از دید افرادی که خارج از دانشکده حضور دارند پنهان مانده و یا عده ای قصد دارند آن را پنهان نگه دارند، تلاش اساتید این دانشکده در جهت نشان دادن ضعف های نظام بازار در کنار نقاط قوت آن است. در واقع برخلاف برچسب هایی که سال ها به اساتید و دانشجویان این دانشگاه زده شده است، اساتید این دانشکده صادقانه و خالصانه تلاش کردند تا نه به عنوان مدافعان اقتصاد آزاد، و به تعبیر برخی اقتصاد لیبرالی، بلکه به عنوان محققین علم اقتصاد یافته هایی که در دنیا تحت عنوان علم اقتصاد وجود دارد را به دانشجویان خود منتقل کنند. تاکید بر نقص های اقتصاد آزاد آنچنان در این دانشکده مورد توجه قرار داشت که تعدادی از دانشجویان پروژه های کارشناسی ارشد خود را در این زمینه انجام دادند. به عنوان مثال، به عنوان یکی از فارغ التحصیلان این دانشکده پروژه کارشناسی ارشد خود را در زمینه مخاطرات اخلاقی و کژگزینی در بازار کار ایران انجام دادم که به وضوح یکی از نقص های نظام بازار در تخصیص منابع را نشان می دهد. با این حساب چگونه می توانیم اساتید این دانشکده و دانشجویان آن را متهم به دفاع تمام قد از نظام بازار کنیم، در حالی که در این دانشکده تزهایی نوشته می شود که برخی از ناکارآمدی های نظام بازار را نشان می دهد و تلاش می شود تا برای این ناکارآمدی ها راه حلی پیدا شود.
[…] « درباره دانشکده اقتصاد و مدیریت – قسمت 5 […]