پرده اول. اواخر فروردین ماه سال ۱۳۹۰.
رییس بانک مرکزی گفت «هدف از كاهش نرخ سود بانكي، كمك به توليد و صنعت است تا با كاهش قيمت تمام شده توليد، بتوانيم واردات را نيز به كشور مديريت و كنترل كنيم.»
پرده دوم. کلاس اقتصاد. جلسه اول.
در بازار، این عرضه و تقاضا هستند که قیمت را تعیین میکنند. عرضه نسبت به قیمت صعودی و تقاضا نزولی است. پس قیمت تعادلی قیمتی خواهد بود که در آن میزان عرضه با میزان تقاضا برابر شود. قیمتگذاری به صورت دستوری و پایینتر از قیمت تعادلی نتیجهاش بیشتر شدن تقاضا از عرضه و بروز مازاد تقاضا یا کمبود عرضه است که به صورت ایجاد بازار سیاه یا صفهای طولانی یا فساد اداری خودش را نشان میدهد.
در مورد تسهیلات بانکی هم شگفتانگیز نیست که تعیین قیمت (نرخ) تسهیلات به صورت دستوری و پایینتر از قیمت تعادلی باعث کاهش عرضه از یک طرف و افزایش تقاضا از طرف دیگر میشود. کاهش عرضه به این صورت خودش را نشان میدهد که سپردهگذارانی که پولشان را به عنوان سرمایهگذاری در بانک گذاشته بودند، پول کمتری را در بانک نگه میدارند و به جایش پولشان را در داراییهایی دیگری سرمایهگذاری میکنند که نرخ بازگشت نسبی بالاتری دارند یا لااقل در مقابل تورم مصونترند. مثل سکه.
افزایش تقاضا خودش را به این صورت نشان میدهد که متقاضیان زیادی برای تسهیلات بانکی پیدا میشوند. اما میزان کافی تسهیلات برای این همه متقاضی موجود نیست و برای گرفتن تسهیلات باید مدتها منتظر شد و بانکهای خصوصی سختتر و با اکراه با نرخ تعیین شده وام میدهند و انگیزه برای پارتیبازی و رشوه در بانکهای دولتی پیدا میشود و برای عدهای موقعیت رانتی مناسبی پیدا میشود. در این شرایط تولیدکنندگان امکان دریافت وامهای ارزانتر دارند اما میزان کل وامهای موجود کمتر است و توانایی وام گرفتن برای آنها مشکلتر از گذشته میشود. تولیدکنندگان با بهرهوری بالا که حاضرند نرخ بیشتری بپردازند مجبور خواهند شد تا با تولیدکنندگان ناکارامدتر بر سر دریافت تسهیلات رقابت کنند و چه بسا از ایشان شکست بخورند چون پسرعمویشان رییس شعبه نیست.
به این ترتیب نه تنها وضع تولید بهتر نخواهد شد، بلکه متقاضیان وام (بجز عدهی خاصی از آنها) وضعیت مشکلتری برای دریافت وام خواهند داشت. سپردهگذاران هم مجبور خواهند بود تا جای مناسبتری برای سرمایه خود پیدا کنند و با دردسرها و ریسکهای این جابهجایی سرمایه مواجه خواهند شد.
پرده سوم. اویل خردادماه همان سال.
همان رییس همان بانک مرکزی گفت «بازار در شرايطي است كه اگر سپردهها با نرخهاي بالاتري در بانكها جذب شود، بخش عمده نقدينگي 300 هزار ميليارد توماني به سمت بخشهاي مختلف اقتصادي، صنايع و كشاورزي هدايت خواهد شد و با رشد تورمي مواجه نخواهيم بود.»
به نظر میرسد بانک مرکزی درس اقتصادش را با آزمون و خطا میآموزد.