Feeds:
نوشته
دیدگاه

Posts Tagged ‘10000’

اخیرا بانک مرکزی از اسکناس ۱۰ هزار تومانی رونمایی کرد. قبل از این، اسکناس ۵ هزار تومانی هم در اواخر سال ۸۵ منتشر شده بود و اسکناس ۲ هزار تومانی در اواخر سال ۸۲. اسکناس ۲ هزار تومانی اولین اسکناس بزرگ جدید منتشر شده‌ بعد از انقلاب بود و قبل از آن بیش‌تر از ۳۰ سال هزار تومانی حرف اول را می‌زد. هزار تومانی ظاهرا اولین بار در سال ۵۰ منتشر شد. (برای تاریخ انتشار هزار و ۲۰۰۰ تومانی لینک رسمی پیدا نکردم و تاریخ‌هایی که گفتم را این طرف و آن طرف در نت پیدا کرده‌ام. به خاطر همین اگر اشتباه بود لطفاً اصلاح کنید.)

حالا سوالی که برای من جالب بود این بود که هزار تومانی در زمان خودش چقدر قدرت خرید داشت و ۱۰ هزار تومانی فعلی با هزار تومانی آن سال‌ها چگونه مقایسه می‌شود؟ این طوری می‌توانیم نتیجه بگیریم که ۱۰ هزار تومانی واقعا چقدر بزرگ است و آیا هنوز جا برای چاپ اسکناس‌های بزرگ‌تر وجود دارد؟

یک راه برای مقایسه‌ی قدرت خرید اسکناس‌ها، تقسیم آن‌ها بر شاخص قیمت (یا دقیق‌تر، شاخص قیمت کالاها و خدمات مصرفی، یا همان CPI) است که بانک مرکزی آن را منتشر می‌کند. با این تقسیم مشخص می‌شود که هر اسکناس در زمان انتشار خودش چقدر قدرت خرید داشته. البته خارج قسمت این تقسیم خودش شاید خیلی تعبیر سرراستی نداشته باشد، اما مقایسه این خارج قسمت‌ها با هم است که به درد ما می‌خورد.

در نمودار پایین قدرت خرید اسکناس‌های مختلف در سال انتشارشان را کشیده‌ام. (برای ۱۰ هزار تومانی هم با توجه به این که هنوز CPI کل سال ۸۹ معلوم نیست از شاخص سال ۸۸ استفاده کردم.)

note-compare-1

خوب! فکر کنم شکل به اندازه کافی گویا هست. قدرت خرید اسکناس ۱۰۰۰ تومانی در سال ۱۳۵۰ حدود ۵۰ برابر قدرت خرید اسکناس ۱۰ هزار تومانی در سال ۸۸ بوده است. یعنی اگر بخواهیم الان اسکناسی منتشر کنیم که همان قدرت خرید ۱۰۰۰ تومانی در سال ۵۰ را داشته باشد، این اسکناس باید ۵۰۰ هزار تومانی باشد. این تفاوت بزرگ من را نسبت به این که آیا هزار تومانی واقعا در سال ۱۳۵۰ منتشر شده مشکوک می‌کند. به همین خاطر در نمودار پایین خاطر قدرت خرید ۱۰۰۰ تومانی در سال‌های بعد را هم با ۱۰ هزار تومانی سال ۱۳۸۷ مقایسه کرده‌ام.

note-compare-2

این نمودار نشان می‌دهد که هزار تومانی تا مدت‌ها (یعنی تا سال ۷۳) بر ۱۰ هزار تومانی غلبه داشت. اگر می‌خواستیم اسکناسی چاپ کنیم که با ۱۰۰۰ تومانی سال ۶۵ هم‌زور باشد این اسکناس باید ۶۳ هزار تومانی می‌بود. هزار تومانی تا سال ۱۳۷۷ با ۲ هزار تومانی تقریبا هم‌زور بود و ابهتش را حفظ کرده بود. نتیجه این بحث حداقل این است که ۱۰ هزار تومانی خیلی هم بزرگ نیست؛ لااقل در مقایسه با اسکناس‌هایی که در گذشته در همین مملکت رایج بوده.

حال چه باید کرد؟ (یا همان «خُب حالا که چی؟»)

اگر بخواهیم نتیجه عملی بگیریم باید به این سوال جواب بدهیم که مقدار بهینه برای بزرگ‌ترین اسکناسی که باید داشته باشیم چیست؟ یا کلی‌تر، سبد اسکناس بهینه از نظر بزرگی اسکناس‌ها و تعداد آن‌ها در هر بزرگی چیست؟ یعنی چند تا ۵۰۰ تومانی، چند تا ۱۰۰۰ تومانی و … باید داشته باشیم تا هزینه‌ها حداقل شود؟

خب این سوال تخصصی می‌شود و من واقعا نمی‌توانم به آن جواب بدهم. اما لااقل می‌شود گفت که برای جواب به این سوال باید نکات زیر را (که له و علیه چاپ اسکناس بزرگ‌تر هستند) در نظر بگیریم:

دلایلی برای چاپ اسکناس‌های بزرگ‌تر:

  • مقایسه با خودمان نشان می‌دهد که اسکناس ۱۰ هزار تومانی هنوز کوچک است (بحث بالا).
  • کوچک بودن اسکناس‌ها باعث تقاضای زیاد برای آن‌ها و در نتیجه صرف هزینه‌های بسیار زیاد سالانه برای چاپ اسکناس و از رده خارج کردن اسکناس‌های کهنه می‌شود.
  • کوچک بودن اسکناس باعث کارکرد بیش از حد خودپردازها و استهلاک آن‌ها می‌شود.
  • در حال حاضر هم چک‌پول‌های ۵۰ و ۱۰۰ هزار تومانی تا حد زیادی کارکرد پول را پیدا کرده‌اند که نشان می‌دهد تقاضا برای اسکناس‌های بزرگ‌تر وجود دارد.
  • در مقایسه با کشورهای دیگر سرانه تعداد اسکناس ما بسیار بیش‌تر است (منبع پیدا نکردم. اما این را در یک مصاحبه‌ای شنیده بودم).
  • در مقایسه با مثلا آمریکا، که بزرگ‌ترین اسکناس در گردشش ۱۰۰ دلاری است، و با گرفتن هر دلار ۱۰۰۰ تومان (که این روزها بیش‌تر شده است البته!) می‌بینیم که بزرگ‌ترین اسکناس آمریکایی‌ها ۱۰۰ هزار تومانی است. حتی اگر برابری قدرت خرید را مساوی نگیریم و فرض کنیم مقدار کالایی که با ۱۰۰ دلار در آمریکا می‌توان خرید نصف مقداری باشد که با ۱۰۰ هزار تومان در ایران می‌توان خرید، باز هم می‌بینیم که بزرگ‌ترین اسکناس آن‌ها ۵۰ هزار تومانی است.

البته همه‌ دلایل بالا یک حرف در دلشان دارند و آن هم تاکید بر روی هزینه‌هایی است که نداشتن اسکناس بزرگ تحمیل می‌کند. اما خب هیچ‌گاه نباید قضایا را یک طرفه دید، و باید در نظر داشت که داشتن اسکناس‌های بزرگ هم هزینه‌هایی تحمیل می‌کند و دلایلی بر علیه آن‌ها هم وجود دارد.

دلایلی علیه چاپ اسکناس‌های بزرگ‌تر:

  • چاپ اسکناس جدید هم خودش هزینه بر است: هزینه طراحی، هزینه ایمن‌سازی،…
  • هر چه اسکناس‌ها بزرگ‌تر شوند انگیزه جعل آن‌ها هم بیش‌تر می‌شود و هزینه مبارزه با جعل اسکناس هم بالا می‌رود.
  • با گسترش پول الکترونیکی نیاز به پول کاغذی کم‌تر شده است و معاملات بزرگ‌تر را می‌توان با پول الکترونیکی انجام داد. به همین دلیل باید هزینه‌ای که قرار است صرف چاپ اسکناس بزرگ‌تر کنیم صرف گسترش پول الکترونیکی در اقتصاد کرد.
  • اسکناس‌های بزرگ‌تر جانشین اسکناس‌های کوچک‌تر نیستند. یعنی حتی اگر ۱۰۰ هزار تومانی چاپ کنیم، تقاضای هزار تومانی کم‌تر نمی‌شود.

برخی دلایل بی‌اساس هم علیه چاپ اسکناس بزرگ‌تر گاهی مطرح می‌شوند. مثل این که چاپ اسکناس بزرگ‌تر باعث تورم می‌شود یا این کار اثر روانی نامطلوبی در جامعه می‌گذارد که خب این‌ها از آن حرف‌هاست!

نتیجه‌گیری

البته همان طوری که گفتم نتیجه‌گیری درست نیاز دارد به داشتن اطلاعات خیلی بیش‌تری در مورد هزینه‌ها و در مورد موارد له و علیهی که در بالا آوردم و نمی‌شود همین‌طوری در باره آن نظر داد. مثلا معلوم نیست که آیا هزینه طراحی و چاپ اسکناس جدید با هزینه‌ای که در حال حاضر برای چاپ اسکناس‌های کوچک می‌پردازیم قابل مقایسه است یا نه. و مثلا اگر این هزینه ۱ به ۱۰۰ باشد و با چاپ اسکناس بزرگ‌تر نیاز به اسکناس‌های کوچک‌تر کم‌تر شود خب خیلی واضح است که چاپ اسکناس‌های بزرگ‌تر به صرفه خواهد بود.

اما، با همه این حرف‌ها، احساس من این است که هنوز جا برای چاپ اسکناس بزرگ‌تر وجود دارد و مخصوصا آن نمودارهای بالا به شکل آزاردهنده‌ای گویا هستند! سبد بهینه‌ی پیشنهادی من (صرفا مبتنی بر شهود و احاساسات!) این است که اسکناس‌های ۵۰ و ۱۰۰ هزار تومانی هم باید چاپ کنیم و اسکناس‌های زیر هزار تومان را جمع کنیم و آن‌ها را به سکه تبدیل کنیم؛ به طوری که هزار تومانی کوچک‌ترین اسکناس ما بشود (این شبیه دلار هم می‌شود که از ۱ دلاری تا ۱۰۰ دلاری اسکناس داریم). این کار شاید به فراهم شدن شرایط برای تبدیل واحد پول در آینده (البته بعد از آن که به حول و قوه الهی تورم را رام کردیم!)، به این صورت که هر ۱۰۰۰ تومان یک واحد جدید بشود، هم کمک کند.

Read Full Post »

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: