محمدرضا پهلوی در سال 1341 با تکیه بر انقلاب سفید تلاش کرد تا وضعیت زندگی روستاییان را بهبود بخشد و پس از انقلاب اسلامی، این تلاش ها در قالب تاسیس جهاد سازندگی در سال 1358 پیگیری شد. در واقع تلاش برای بهبود زندگی روستاییان و ایجاد فرصت برابر با شهرنشینان در حدود نیم قرن است که توسط دولتمردان به صورت جدی پیگیری میشود، اما با این وجود به چه میزان این فعالیت ها موفق بوده است؟
اگرچه تغییر شکل زندگی و تغییر ساختار اقتصادی، مهاجرت روستاییان به شهرها را اجتناب ناپذیر میکند، ولی به نظر می رسد داستان مهاجرت روستاییان به شهرها در ایران داستانی متفاوت با تغییر ساختار اقتصاد از یک اقتصاد کشاورزی به اقتصاد صنعتی دارد. بارها از گوشه و کنار شنیده میشود که در کشور پدیده یا به تعبیر برخی مشکل مهاجرت از شهرها به روستاها وجود دارد و این شنیده ها از طریق مسئولین نیز تایید شده است.
حال با این پرسش مواجه هستیم که انگیزه های روستاییان از مهاجرت به شهرها چیست؟ برای پاسخ به این سوال دلایل مختلفی مطرح میشود که از آن جمله می توان دسترسی به امکانات بهداشتی و فرهنگی، یافتن شغل و منبع درآمد، و حتی بهره مند شدن از سبک به طور نسبی لوکس تر زندگی شهری مطرح میشود. در این نوشته با استفاده از داده های بودجه خانوار 1387، مرکز آمار ایران، یکی از انگیزه های اقتصادی برای مهاجرت از روستاها به شهرها مورد بررسی قرار میگیرد. به طور معمول به دلیل توسعه اقتصادی شهرها، احتمال یافتن شغل در شهرها بیشتر از روستاها است، لذا روستاییان انگیزه لازم را پیدا می کنند تا به دنبال یافتن شغل بهتر راهی شهرها شوند. اما فارغ از شانس یافتن شغل، آیا می توانیم درآمد بالاتر در شهرها را به عنوان انگیزه ای برای مهاجرت مطرح کنیم؟ به بیان دیگر، حتی اگر شانس یافتن شغل در روستاها و شهرها برابر باشد، آیا انگیزه های اقتصادی مهاجرت به شهرها بر طرف میشود؟ یا اینکه میزان درآمد در شهرها و روستاها باید متناسب با یکدیگر باشد.
اگر سرانه هزینه های خانوار را به عنوان شاخصی از رفاه در نظر بگیریم، با نگاهی به توزیع این متغیر در خانوارهای شهری و روستایی در سال 1373 و 1382 مشاهده می شود که بعد از حدود 13 سال میانگین این متغیر در شهر و روستا تفاوت چندانی نکرده است(شکل یک)، اما روند مهاجرت همواره سیر صعودی داشته است.

اگر در تابع تولید نیروی انسانی، سرمایه و کالاهای عمومی را به عنوان عوامل تولید در نظر بگیریم. از میان این عوامل تولید، سرمایه و کالای عمومی به طور معمول در شهرها متمرکز شده اند. نیروی کار نه تنها به دنبال نقاطی میگردد که شانس یافتن شغل برای او بیشتر باشد، بلکه به دنبال مراکزی میگردد که بهره وری نیروی کار در آن بیشتر باشد تا درآمد بیشتری را به واسطه ی بهره وری بیشتر دریافت کند. در واقع بخشی از درآمدی که به نیروی کار تعلق میگیرد نه ناشی از بهره وری او بلکه ناشی از اثر بهره وری سایر نهاده های تولید بر روی بهره وری آن است. در ادامه این مطلب با استفاده از یک تحیلل سرانگشتی می بینیم که چگونه تمرکز امکانات تولید در شهرها می تواند به عنوان انگیزه ای برای مهاجرت مورد توجه قرار بگیرد.
برای این منظور با استفاده از داده های بودجه خانوار سال 1387، از یک رگرسیون OLS استفاده میکنیم، که در آن متوسط درآمد ماهیانه متغییر وابسته و سن، تحصیلات، سن به توان دو، تحصیلات به توان دو، میزان ساعت کار ماهیانه و وضعیت تاهل، تعداد فرزندان زیر شش سال و تعداد فرزندان بالای شش سال متغیرهای وابسته است. بعد از برآورد ضرایب رگرسیون برای مردان و زنان در شهر و روستا، از این ضرایب برای یک سری از پیش بینی ها استفاده می کنیم:
میانگین درآمد ماهیانه پیش بینی شده مردان روستایی در شهرها
|
4277951 ریال
|
میانگین درآمد ماهیانه پیش بینی شده مردان شهری در روستاها
|
4390117 ریال
|
میانگین درآمد ماهیانه پیش بینی شده مردان شهری در شهرها
|
4704878 ریال
|
میانگین درآمد ماهیانه پیش بینی شده مردان روستایی در روستاها
|
4002885 ریال
|
جدول 2
میانگین درآمد ماهیانه پیش بینی شده زنان روستایی در شهرها
|
660942 ریال
|
میانگین درآمد ماهیانه پیش بینی شده زنان شهری در روستاها
|
673487 ریال
|
میانگین درآمد ماهیانه پیش بینی شده زنان شهری در شهرها
|
1019637 ریال
|
میانگین درآمد ماهیانه پیش بینی شده زنان روستایی در روستاها
|
385340 ریال
|
جدول 3
شهرنشین بودن به چه میزان درآمد را افزایش و روستانشین بودن به چه میزان درآمد را کاهش میدهد؟ به عبارت بهتر اگر دو مرد(زن) با ویژگی های کاملا مشابه داشته باشیم، و تنها فرق آنها محل کار (شهر/روستا) این دو نفر باشد، به چه میزان درآمد این دو نفر با هم متفاوت است؟ برای این منظور، از ضرایب برآورد شده برای مردان و زنان شهری استفاده کرده و با استفاده از داده های مردان و زنان روستایی درآمد آن ها را پیش بینی می کنیم. این کار به ما کمک می کند تا به طور سرانگشتی بتوانیم تاثیر شهر نشین بودن را بر روی درآمد نیروهای کار داشته باشیم. براساس جدول دو، اگر درآمد روستاییان را با ضرایب رگرسیون روستاییان محاسبه کنیم، میانگین درآمدها 4002885 ریال است، اما اگر از ضرایب رگرسیون مردان شهری برای پیش بینی استفاده کنیم، میانیگین درآمد این افراد به 4277951 ریال افزایش پیدا می کند. به طور مشابه اگر درآمد شهرنشینان را با ضرایب رگرسیون شهرنشینان پیش بینی کنیم، میانگی درآمد افراد 4704878 ریال است، اما اگر از ضرایب رگرسیون روستاییان استفاده کنیم، میانیگین درآمد این افراد به 4390117 ریال کاهش میابد. بنابراین به طور آشکار می توانیم شهرنشین بودن و تفاوت در میزان درآمدها را به عنوان یکی از عوامل موثر بر مهاجرت از روستاها به شهرها مطرح کنیم.
در جدول شماره سه، تحلیل مشابه ای برای زنان روستایی و شهری انجام شده است. به طور مشابه زنان شهری در صورتی که از شهرها به روستاها منتقل شوند، درآمد آنها کاهش می یابد ولی این کاهش درآمد به طور قابل توجهی بیشتر از افت درآمدی است که برای مردان رخ می دهد. همین طور، این پدیده برای زنان روستایی درست است، به این معنی که در صورتی که زنان شاغل روستایی به شهرها مهاجرت کنند، و در شهرها مشغول به کار شوند، می توانند درآمد بیشتری را بدست آورند.
در این نوشته تلاش شد تا به صورت ساده تعیین شود که شهرنشین چقدر می تواند درآمد نیروی کار را افزایش دهد، و این تفاوت و افزایش را احتمالا می توانیم مربوط به میزان سرمایه، تکنولوژی و خدماتی که در شهرها در بخش تولید وجود دارد مربوط بداینم. برای بررسی دقیق تر و ارائه نظریه ها قابل اتکا لازم است تا در قالب یک تحقیق مستقل این پدیده به طور مفصل و با استفاده از روش های اقتصادسنجی دقیق تر مورد بررسی و مطالعه قرار بگیرد.
دوستداشتن:
دوست داشتن در حال بارگذاری...
Read Full Post »