در این نوشته به بررسی دو فرضیه می پردازم. روش این بررسی صرفاً نشان دادن یک سری همبستگی آماری بین متغیرهاست. استنتاج از این همبستگی های آماری نیازمند مطالعات دقیق علمی است. هدف از این نوشته ایجاد انگیزه و مطرح کردن ایده برای انجام تحقیق های بیشتر است. تمام نمودارهای زیر بر اساس داده های بانک مرکزی و برای سالهای 1375-1389 رسم شده.
1) تاثیر افزایش بودجه ی دولت بر بیکاری و جمعیت شاغل
در ایران در بسیاری از سال ها انگیزه ی دولت ها از بودجه های انبساطی کاهش نرخ بیکاری عنوان شده است. در نمودار زیر، می بینیم که مخارج بودجه (نسبت مخارج دولت به تولید ملی) با نرخ بیکاری رابطه ی نزولی معناداری دارد. اگر ثابت شود که این همبستگی در واقع حاکی از یک رابطه ی علی بین این دو متغیر است، می توان به سادگی و با توجه به منحنی AD-AS رابطه را توضیح داد: با افزایش مخارج دولت، تقاضای کل اقتصاد افزایش می یابد. با افزایش تقاضای کل، سطح قیمت ها افزایش می یابد. با افزایش قیمت ها، دستمزد حقیقی پرداختی به نیروی کار کاهش می آید. در نتیجه، بنگاه ها شروع به استخدام بیشتر نیروی کار می کنند و بیکاری کمتر می شود.
منتها، اگر بخواهیم کمی مسئله را جدی تر بگیریم، دقت کنیم که نرخ بیکاری برابر نسبت جمعیت بیکار به جمعیت فعال (افراد جویای کار) است. به عبارت دیگر، اگر کسی بیکار باشد ولی به هر دلیل جویای کار نباشد، جزو جمعیت فعال حساب نمی شود. بنابراین، اگر جمعیت فعال به هر دلیل تغییر کند، رابطه ی تعداد افراد بیکار و مخارج دولت، به درستی در نمودار بالا منعکس نمی شود. برای حل این مسئله، اگر به جای نرخ بیکاری نسبت افراد شاغل به کل جمعیت را در نظر بگیریم، که شاید متغیر مهمی برای سیاست گذار باشد، همبستگی معنادار نمی شود. به بیان دیگر، اگر چه نرخ بیکاری کم می شود، ولی نسبت جمعیت شاغل به کل جمعیت تغییر معناداری نمی کند1:
همین نمودار را برای تعداد جمعیت شاغل (به جای نسبت جمعیت شاغل به کل جمعیت) هم رسم کرده ام و باز هم رابطه ی معناداری مشاهده نمی شود:
شاید این گونه باشد که با افزایش مخارج دولت جمعیت فعال کم می شود. در نمودارهای جداگانه (که در اینجا گزارش نمی شود)، این ایده را آزمون کرده ام، ولی رابطه ی معناداری بین مخارج دولت با جمعیت فعال یا نسبت جمعیت فعال به کل جمعیت هم دیده نشد. به طور مشخص آزمون فرضیه های زیر می تواند سوال تحقیق های آینده باشد: 1) افزایش مخارج دولت منجر به افزایش جمعیت شاغلین می شود. 2) افزایش مخارج دولت منجر به افزایش جمعیت فعال می شود2.
2) تاثیر رونق و رکود بر جمعیت فعال
در ادبیات مربوطه، این مسئله بحث می شود که تعداد جمعیت فعال هنگام رکود کم می شود و هنگام رونق زیاد می شود. به صورت خیلی ساده، دلیل ذکر شده برای این مسئله این است که در رکود مقدار سود انتظاری از دنبال کار گشتن کمتر است و ممکن است فرد از جستجو نکردن برای کار مطلوبیت بیشتری کسب کند. به همین دلیل تعداد افراد کمتری جویای کار هستند. برای آزمودن این فرضیه نمودار زیر نسبت جمعیت فعال به کل جمعیت در برابر رشد تولید ناخالص ملی سرانه به قیمت ثابت رسم شده است. فرضیه ی مربوطه توسط این نمودار رد نمی شود:
به طور مشخص آزمون فرضیه زیر می تواند سوال تحقیق های آینده باشد: افزایش مخارج دولت جمعیت فعال جویای کار را افزایش می دهد.
پانویس ها
1: به نظر می رسد صحیح تر این است که برای محور افقی نسبت مخارج دولت به GDP نشان داده شود نه نسبت به GNP. همچنین، برای محور عمودی، نسبت جمعیت فعال به جمعیت مرد و زن بالای (مثلاً) 16 سال در نظر گرفته شود. ولی من در این نوشته از این دقت ها صرف نظر کرده ام و سعی کرده ام که به صورت کوتاه ایده ی کلی مورد نظرم را مطرح کنم.
2: از اینکه چنین تحقیق هایی در باره ی ایران انجام شده یا نه، اطلاعی ندارم.