Feeds:
نوشته
دیدگاه

Posts Tagged ‘اقتصاد سیاسی;برنامه هسته ای;تحریم ها’

بعد از بالا گرفتن مناقشه هسته ای بین ایران و غرب، و به دنبال ضعف دستگاه دیپلماسی و سخنان نسنجیده ی محمود احمدی نژاد، ایالات متحده آمریکا با پشتیبانی 5+1 تصمیم گرفت تا با تصویب و اجرای تحریم های اقتصادی، برنامه ی هسته ای ایران را متوقف و دولتمردان ایران را به پای میز مذاکره بکشاند. اما سوالی که مطرح میشود این است که آیا این تحریم ها برای غرب هم ضرری به همراه  دارد؟ و در صورت مثبت بودن جواب این سوال، نتیجه این هزینه ها در بلند مدت برای این کشورها چه خواهد بود؟ در این نوشته از کافه اقتصاد می‏خوانید که غرب در صورت استمرار تحریم ها و عدم حل مشکل با ایران ممکن است چه هزینه هایی را در بلند مدت بپردازد. در واقع در این نوشته نه از دید ایران بلکه از دید غرب به مساله تحریم ها نگاه میکنیم.

به طور معمول اقتصاددانان با در نظر گرفتن یک تابع هدف سیاست گذاری به دنبال سیاستی می گردند تا منافع سیاست گذار را حداکثر کنند. اگر از زاویه دید یک عقل گرا[i]  در روابط بین الملل و با اتکا به مدل سازی اقتصادی به مساله هسته ای ایران نگاه کنیم، می توانیم مجموعه از منافع و مضرات را برای تحریم اقتصادی ایران در نظر بگیریم:

  • فایده ها: کاهش خطر ایران اتمی، جلوگیری از رقابت اتمی در منطقه، مطمئن کردن اسرائیل از پشتیبانی آمریکا در مقابل تهدید اتمی ایران، و البته کاهش نفوذ ایران در کشورهای شیعی منطقه
  • مضرات: کاهش عرضه نفت ایران، خطر بحران سیاسی و امنیتی در ایران

برای ادامه بحث بهتر است قدری مضرات ناشی از تحریم را مورد بررسی بیشتر قرار دهیم: کاهش عرضه نفت ایران در بازار جهانی در حالی که اقتصاد دنیا در حال خروج از رکود است و نیاز به نفت در آینده نزدیک افزایش پیدا خواهد کرد منجر به افزایش قیمت نفت و انرژی در دنیا خواهد شد. علاوه بر هزینه های اقتصادی این اقدام، تحریم ها می تواند منجر به هزینه های سیاسی برای ایالات متحده در منطقه نیز بشود. به عبارت بهتر، در صورتی که این تحریم ها منجر به تضعیف دولت مرکزی و افزایش نارضایتی ها در داخل ایران شود، لزوما نتیجه این اتفاقات بنا به القائات برخی از لابی ها در واشنگتن منجر به ظهور یک دولت همسو با منافع آمریکا نخواهد ش. با توجه به تجربه انقلاب های عربی و توسعه جنگ بین گروه های شیعی و سنی و افزایش حضور بنیادگرایان در منطقه خاورمیانه، این امکان وجود دارد که در صورت تضعیف دولت مرکزی در ایران، استان های -از نظر جغرافیایی- حاشیه ای ندای جدایی و استقلال سر بدهند و صحنه درگیری های قومی و مذهبی شوند، آنگاه غرب باید علاوه بر مشکل سوریه و مصر با مشکلات مشابه و شدیدتری در ایران و منطقه نیز دست  و پنجه نرم کند.

در واقع آمریکا به عنوان یک سیاست گذار در حالی که با افزایش تحریم ها و فشارها بر ایران منافع سیاسی خود را افزایش میدهد می بایست افزایش ریسک سیاسی این اقدام و هزینه های اقتصادی ناشی از آن را نیز در نظر بگیرد.

sanctionبارها دیده شده که جنگ طلبان و برخی از مخالفان جمهوری اسلامی به طور مدام در پی افزایش میزان تحریم ها هستند و این طور در سنا و کنگره القا میکنند که هر چه تحریم ها بیشتر شود و دامنه آن توسعه پیدا کند، ایالات متحده زودتر میتواند به منافع خود در ایران دست پیدا کند، غافل از اینکه در اقتصاد هیچ چیزی بدون هزینه نیست-no free lunch- و نهایتا در جایی هزینه اقدامات بر منافع آن غلبه میکند. نگارنده به هیچ عنوان مدعی این نیست که این سطح از تحریم ها بهینه، بیشتر از بهینه یا کمتر از آن است، اما در این نکته شکی نیست که افزایش بدون مطالعه و بی محابای تحریم ها می تواند منجر به کاهش و از بین رفتن منافع ایالات متحده در منطقه شود.


[i] Rationalist

Read Full Post »

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: