Feeds:
نوشته
دیدگاه

Archive for the ‘گوناگون’ Category

قرار است که من در تیرماه امسال در دانشگاه شریف کارگاه آموزشی در زمینه International Trade  برگزار کنم. این کارگاه در روزهای شنبه تا سه‌شنبه 17 تا 20 تیرماه، هر روز از ساعت 8:30 تا 13 برگزار خواهد شد. برای اطلاعات بیشتر درباره چگونگی ثبت‌نام و مشخصات رسمی این کارگاه این صفحه و این صفحه را ببینید.

در این نوشته ابتدا ‌به‌اختصار درباره حوزه Trade توضیحاتی می‌آورم و سپس به‌صورت خودمانی‌تر می‌گویم که در این کارگاه چه مباحثی مطرح خواهد شد.

یکی از موضوعات اصلی که از زمان آدام اسمیث مطرح بوده این است که ثروت ملل و رفاه در یک جامعه در اصل از کجا می‌آید. روشن است که نمی‌توان به درجه‌ای از رفاه رسید مگر اینکه مبادلاتی بین آحاد اقتصادی صورت بگیرد. تمام قصه تقسیم کار، شکل گرفتن بازارها و انگیزه تخصصی‌شدن از اینجا می‌آید. سپس سوال از این قرار است: چه کسی چه داشته‌هایی دارد و چه کسی چه‌چیزی تولید می‌کند و چه کسی تقاضای چه‌چیزی می‌کند؟ همچنین توجه دارید که این مبادلات بین واحدهای اقتصادی یعنی مثلا بین افراد یا شهرها یا کشورها صورت می‌گیرد و از این طریق رفاه آنها تحت تاثیر قرار می‌گیرد. از همین بحث کوتاه چند نتیجه گرفته می‌شود:

  • اول اینکه حوزه Trade جدا از حوزه‌های رشد (Growth) و توسعه (Development) نیست. سوال اصلی در هر سه‌ی این حوزه‌ها درباره رفاه است و در نظر برخی اقتصاد‌دان‌ها رشد و توسعه شاخه‌ای از Trade است.
  • در هر حال به‌صورت ویژه، در حوزه Trade این سوال مطرح است که آزادسازی مبادلات چه اثرات رفاهی دارد و البته به صورت کلی این سوال که: هر مشخصه‌ای در داشته‌ها (مثل نیروی کار)، تکنولوژی‌های تولید و موانع مبادله (مثل تعرفه، مشخصات جغرافیایی و informational frictions) چگونه بر رفاه جوامع تاثیر می‌گذارد.
  • عمدتا یک واحد‌ مستقل اقتصادی را یک کشور در نظر می‌گیرند و این نقطه ورود ما به International Trade است. در نتیجه سوالی مثل تاثیر توسعه‌ی راه‌ها و جاده‌ها بر رفاه شهرها قابل تعمیم است به سوال‌های بزرگ‌تری مثل تاثیر آزادسازی مبادلات و باز شدن درهای اقتصادی یک کشور به روی کشورهای دیگر: تاثیر چنین تغییراتی بر روی جنبه‌های مختلف آن اقتصاد و بیشتر از همه تاثیرات مثبت یا منفی رفاهی.

در این کارگاه از معادله جاذبه (gravity equation) شروع می‌کنیم که یکی از قوی‌ترین نظم‌های آماری در همه علوم اقتصادی است: اینکه مبادله بین دو کشور متناسب با اندازه اقتصاد آنهاست و نسبت به فاصله جغرافیایی‌شان نسبت معکوس دارد (شبیه به جاذبه در فیزیک). توضیح می‌دهیم که چگونه یک مدل نسبتا ساده تعادل عمومی دقیقا به معادله جاذبه می‌رسد. مرجع اصلی مدل اندرسون – ون‌وینکوپ (Anderson – van Wincoop) خواهد بود.

سپس در حد اشاره‌ دو مدل کلاسیک را مرور می‌کنیم که یکی مبتنی بر مزیت نسبی و دیگری مبتنی برای داشته‌ها است. اولی را مدل‌های ریکاردین (Ricardian) می‌نامند که بر اساس تفاوت تکنولوژی مبادلات بین کشورها را توضیح می‌دهد. دومی موسوم به مدل‌های هکشر-اُولین (Heckscher –Ohlin) است که مبادلات بین کشورها را بر اساس داشته‌ها (endowments) یعنی مقدار نیروی کار و سرمایه توضیح می‌دهد. علت اینکه در نظر دارم صرفا خلاصه‌ای از این دو مدل ارائه کنم این است که گویا این دو مدل در درس استاندارد در شریف تدریس می‌شود.

مساله این است که این دو مدل کلاسیک نتوانسته‌اند برخی نظم‌های آماری را توضیح دهند. این نظم‌های آماری نشان می‌دهند که بخش زیادی از صادرات و واردات بین کشورهای کاملا شبیه به هم است چه از لحاظ تکنولوژی و چه از لحاظ مقدار نیروی کار و یا سرمایه. بعد از این دو شاخه اصلی در Trade به‌وجود آمده که یکی به کروگمن (Krugman) برمی‌گردد و دیگری به نوعی احیای مدل ریکاردین است از سوی ایتن (Eaton) و کورتوم (Kortum). در این کارگاه صرفا روی شاخه اول تمرکز می‌کنیم و توضیح می‌دهیم که چگونه توجه به ناهمگنی در بنگاه‌های تولیدی می‌تواند مدل کروگمن را به مدلی غنی‌تر تبدیل کند. در نتیجه پس از مطالعه مدل کروگمن شواهدی در مورد توزیع اندازه و بازدهی بنگا‌ه‌ها مرور خواهد شد و سپس به مدل ملیتز (Melitz) می‌پردازیم (مرجع). در همه این مدلها جوابی برای سوال اصلی Trade پیدا می‌کنیم و آن اینکه اثر رفاهی آزادسازی مبادلات چیست.

در نهایت نیز اگر وقتی داشته باشیم مطالعه کوتاهی خواهیم کرد بر روی انتخاب درون‌زای تکنولوژی (با این مرجع) و اثر تکنولوژی اطلاعات و جهانی شدن بر روی نابرابری. در مورد نابرابری در این پست کافه یا در این مقاله منتشرشده در روزنامه دنیای اقتصاد می‌توانید مطالب مرتبطی در این زمینه بخوانید.

این چکیده‌ای است از آنچه بنظرم رسید می‌توان درباره حوزه Trade و همچنین این کارگاه آموزشی عجالتا نوشت. در آخر، برای دوستانی که احتمال دارد این مطلب را بخوانند و علاقمند به شرکت در این کارگاه باشند: اگر کسی مایل باشد که جزوه این کارگاه را بنویسد، من هم به نوبه خودم دست‌نوشته‌ها و فایل‌هایم را در اختیارش قرار می‌دهم و برای ویرایش جزوه کمک میکنم تا بتوانیم جزوه نهایی را در همین کافه در دسترس افراد بیشتری قرار بدهیم. همچنین همان‌طور که می‌بینید من به لحاظ معادل‌های فارسی وضع خوبی ندارم و بسیار مفید است اگر بتوانیم لغت‌نامه کوچکی از خلال این کارگاه درست کنیم.

Read Full Post »

چند لینک جدید

وبلاگ «کافه اقتصاد» در نظر دارد به پست‌های خود کمی نظم و ترتیب بدهد. بنابراین تصمیم گرفتیم که هر دو هفته یک‌بار پست جدیدی منتشر کنیم. به عبارت دیگر در اول و پانزدهم هر ماه میلادی پست جدیدی در کافه منتشر خواهد شد. البته سعی خواهیم کردیم در خلال زمان‌بندی فوق مطالب‌ کوتاهی نیز به مقتضای شرایط عرضه کنیم. لینک‌های جدیدی نیز به کافه اضافه شده‌ است که شما می‌توانید از مطالعه آن‌ها لذت ببرید.
سایت شخصی آقای دکتر طبیبیان در اینجا قابل دسترسی است. در این سایت بایگانی از نوشته‌ها و مصاحبه‌های ایشان نیز در دسترس است که می‌تواند برای محققین و دانش‌آموزان اقتصاد مفید باشد. دکتر طبیبیان در موسسه عالی برنامه‌ریزی دروس مختلفی از جمله اقتصاد خرد را تدریس کرده‌اند. همچنین ایشان با سازمان برنامه و بودجه سابقه همکاری دارند. از ایشان چندین کتاب منتشر شده‌ است که کتاب اقتصاد خرد پیشرفته ایشان بسیار شاخص و مفید است. آقای حسین جوشقانی وبلاگ اقتصادی در اینجا دارد که مطالب مفیدی در خصوص اقتصاد ایران منتشر می‌کند. این دومین وبلاگ انگلیسی زبان با تمرکز در حوزه اقتصاد ایران است.
در بخش لینک‌های خارجی نیز ما تصمیم گرفتیم وبلاگ‌های زیر را معرفی کنیم. اخیرا دکتر عاصمغلو و دکتر رابینسون کتاب مهمی با نام «چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟» منتشر کرده‌اید. در موازات این کتاب، ایشان وبلاگی نیز در اینجا می‌نویسند که بسیار آموزنده است و به تمام دانش‌آموزان اقتصاد توصیه می‌شود این وبلاگ را پیگیری کنند. وبلاگ دیگری که به بخش لینک‌ها اضافه شده است وبلاگ The Grumpy Economist است. نویسنده این وبلاگ دکتر کاکرانه، استاد اقتصاد فایننس و اقتصاد دانشگاه شیکاگو است. این وبلاگ یکی از سایت‌های بسیار پرمراجعه در مباحث اخیر اقتصادی بوده است. پیگیری مباحث اقتصادی روز از طریق نوشته‌های یک اقتصاددان کارکشته نه تنها موجب آشنایی شما با مجادلات روز می‌شود بلکه بر دانش اقتصادی شما نیز می‌افزاید. در نهایت، اگر شما به اقتصاد پول و بانک علاقه‌مند هستید وبلاگ New Monetarist Economics نیز توسط یکی از استادان بارز این شاخه نوشته می‌شود. خواندن این وبلاگ به تمام کسانیکه در حوزه بانکی و پولی تحقیق می‌کنند توصیه می‌شود.

Read Full Post »

 از سخنرانی نوبل داگلاس نورث- دسامبر 1993 :

اجازه بدهید تاریخ زندگی انسان را در 24 ساعت جا دهیم. آغاز این تاریخ زمانی است بین 4 تا 5 میلیون سال پیش که در جایی در آفریقا انسان از گونه های آغازین ممتاز شد. ابتدای به اصطلاح تمدن بشری از طریق توسعه کشاورزی و سکونت دایمی انسانها در حدود 8000 سال قبل از مسیح روی داد—در 3 یا 4 دقیقه پایانی این بازه 24ساعته. در تمام بیست و سه ساعت و پنجاه و شش یا هفت دقیقه دیگر انسانها شکارچی باقی مانده بودند و جمعیت رشدی بسیار آهسته داشت.

حال اگر یک بازه 24 ساعته جدید برای دوره 10هزار ساله تمدن درنظر بگیریم سرعت تغییرات در 12 ساعت ابتدایی بسیار کند خواهد بود. جمعیت شناسان تخمین زده اند که جمعیت در این دوره دو برابر شده است که همچنان به معنای رشدی بسیار اندک است. سرعت تغییرات تنها در پنج هزار سال اخیر با ظهور و سقوط تمدن ها و اقتصادها شتاب گرفته است. جمعیت احتمالا از سیصد میلیون نفر در زمان مسیح به هشتصد میلیون نفر در 1750 رسیده است که شتاب معنی داری در مقایسه با دوره های گذشته است. تمام 250 سال آخر تنها 35 دقیقه از این بازه 24 ساعته است. بازه بسیار کوتاهی که با انفجار جمعیت همراه شده است و اکنون جمعیت جهان را به بیش از 5 [در حال حاضر در حدود 7] میلیارد رسانده است.

Read Full Post »

ناظم‌الملک یکی از ایرانی‌های دوره ناصری است که مدتی در فرنگ اقامت داشته است. او در نامه‌ای به ناصرالدین شاه، بیش از صد و سی سال پیش، نظر خودش را راجع به اوضاع نابسامان ایران نوشته است. می‌دانید که برخی راه حل اصلی مشکلات ایران را قانون می‌دانسته اند و مشروطه، هر چه باشد، با این باور در ارتباط تنگاتنگ بوده است. اما ناظم‌الملک از دریچه دیگری، عقب‌ماندگی ایران را تحلیل می‌کند. جان کلامش این است که تدبیر امور جامعه باید با مشورت متخصصین علوم و فنون انجام شود نه بنا به نظر و سلیقه شخصی. بخشی از نامه او را با هم بخوانیم:

… بر خلاف رسم فرنگستان ما در ایران تحقیق جمیع مسایل را منحصرا رجوع به هوش و ذهن شخصی خود می‌کنیم. علم و تحصیل از برای ما هیچ است… هیچ لازم نیست از وزرای ما بپرسند که این علوم و کمالات [که دارید] در چه زمان و در چه کتاب تحصیل کرده‌اید. جمیع علوم را نخوانده می‌دانند. نمی‌دانم و نخوانده‌ام در زبان ایشان کفر است. دانستن جزو منصب است. … قسم می‌خورم که در میان یک صد نفر فرنگی که در تهران هستند یک نفر نیست که جرأت کند بگوید من اکونومی پلیتیک می‌دانم، اما جمیع اهل درب خانه ما این علوم را در سینه خود مضبوط دارند… ارسطو که یکی از اعظم عقول دنیا محسوب می‌شود هرگاه حالا زنده بشود با جمیع عقول خود نمی‌تواند بدون تحصیل علوم تازه بفهمد استقراض دولتی یعنی چه. اما شهاب‌الملک مرحوم و امثال غیر مرحوم او با علم نخوانده همه نکات این علم را کاملا می‌دانند… دول فرنگستان به جهت ترقی علوم اکونومی پلیتیک کرورها خرج می‌کنند و چندین هزار نفر عمر خود را در تحصیل این علوم تلف می‌نمایند تا این که چند نفر اکونومیست پیدا می‌شوند. در ایران هیچ احتیاج به این نقل‌ها نیست ما همه اکونومیست کامل هستیم. بانک و راه آهن و علوم مالیه و علوم اداره همه در نظر ما مثل آب سهل و روشن است. …

Read Full Post »

نظر غیرعلمی من این است که نسبتی بین حقیقت و چیزی از جنس دیوانگی (یا بگوییم از سنخ عدم عقلانی بودن) وجود دارد. این سخن در هنر و ادبیات اگر آنها را عرصه‌هایی در مواجهه با حقیقت بدانیم، قابل درک است، اما درباره علم چطور؟

نقلی که می‌آید از انتهای مصاحبه‌ای است با آزاریادیس از شماره یازدهم نشریه Macroeconomic Dynamics. او دانشمندان واقعی را به کسانی مانند می‌کند که به‌شیوه‌ای اثیری مدام در حال قدم‌زدن و اندیشیدن هستند.  آن خصلتی که یک دانشمند را شبیه به یک نویسنده یا هنرمند می‌کند، شورمندی نیست بلکه ظاهرا نوعی مرض است. من در مقام داوری نیستم اما هر کسی هم می‌داند که نه همه مرض‌ها بدند و نه همه عافیت‌ها خوب.

چه توصیه‌ای دارید برای اقتصاددان‌های مشتاق و به‌ویژه دانشجویانی که در حال حاضر دکترا می‌خوانند؟

اقتصاددان‌های آکادمیک حقوق نسبتا خوبی می‌گیرند، وقت و بی‌وقت مشغول کارند، زیاد سفر می‌کنند و به موضوعی آکادمیک رسیدگی می‌کنند. جوان‌ها ممکن است حرفه ما را به‌خاطر دلایل زیادی انتخاب کنند: درآمد، سبک زندگی یا اندیشه‌ورزی. آنهایی که برای پول انتخابش می‌کنند احتمالا می‌توانند مشاوره‌های بهتری ارائه بدهند و مثلا برای وال‌استریت یا کارفرمای خصوصی دیگری کار کنند. همچنین سبک زندگی ما خوب است اما اصلا به‌اندازه زندگی یک نویسنده یا هنرمند مهیج نیست. توصیه واقعی من به آن سنخ از همکاران است که ارزش زیادی هم برایشان قائل هستم، آن دسته از اندیشمندانی که قدری غیرعقلانی در این حرفه هستند چون «باید بدانند» که ساز و کار جهان چگونه است و حاضرند که ساعات بی‌پایانی را صرف فهمیدن چیزها بکنند. یکی از دوستانم یکبار برای این دسته از اشخاص اصطلاح «قدم‌زن‌های اثیری» را ساخت. بسیار خوب، اگر شما یک قدم‌زن اثیری هستید و درباره موضوعات پراهمیت با صبر و دقت می‌اندیشید٬ آنگاه در مخاطره‌های اندیشمندانه‌ای وارد شوید به همان بزرگی‌ای که این موضوعات محتاج آنند و استعداد شما قادر به سامان بخشیدن به آن است. حرفه شما اگر کامیاب نباشید قدر و منزلت شما را نگه می‌دارد و اگر کامیاب شدید، البته نه به سرعت، به شما پاداشی دلپذیر می‌دهد. یکی از سوال‌هایی که در انتهای این پیشه با آن مواجه می‌شوید این خواهد بود: «آیا من چیزی به درخت دانش افزودم؟» همه تلاشتان را بکنید که پاسخش آری باشد.

Read Full Post »

خوب، در این اوضاع احوالی که موضوع گرم شدن زمین و اقتصاد محیط زیست و رنگ سبز (!) رو بورسه، جا داره یه کم هم راجع به سبزی و محیط زیست صحبت کنیم.

معمولاً شهود و باور عمومی ما اینه که تا جایی که می‌تونیم باید کم‌تر نوشته‌هامون رو چاپ (همون پرینت) کنیم و باید سعی کنیم تا جای ممکن مطالب رو از رو صفحه کامپیوتر بخونیم تا این طوری در مصرف کاغذ صرفه‌جویی بشه و جنگل‌ها حفظ بشند و در نتیجه کره زمین گرم نشه و محیط زیست سالم بمونه. یعنی در یک جمله فرض می‌کنیم که «ای‌کتاب‌ها از کتاب‌های کاغذی سبزتر هستند».

اما آیا واقعا این طوره و این باور، باور درستیه؟

آیا ممکن نیست که مقدار دی‌اکسیدکربنی که در هنگام مطالعه یک مقاله از روی کامپیوتر بر اثر مصرف برق دستگاه شما متصاعد می‌شه، اثرش روی محیط زیست مخرب‌تر از قطع‌شدن درخت‌هایی باشه که برای خوندن این مقاله از روی کاغذ لازمه؟

این سؤال، سؤال پیچیده‌ایه و برای جواب دادن به اون باید خیلی چیزها رو درنظر گرفت و تخمین‌های درستی از خیلی از متغیرها داشت. مثلاً در مقایسه CO2 منتشرشده از این دو تا روش باید به چنین سؤال‌هایی پاسخ داد: زمان متوسط خوندن مقاله از روی صفحه کامپیوتر چقدره، توان مصرفی نوعی کامپیوتر چقدره، و با توجه به این‌ها چند ژول انرژی الکتریکی برای خوندن یک مقاله صرف می‌شه، چند درصد از نیروگاه‌ها سوختی هستند و برای تولید این مقدار انرژی الکتریکی چه مقدار سوخت باید در نیروگاه‌ها مصرف بشه، این مقدار مصرف سوخت چه میزان CO2 در هوا منتشر می‌کنه؟ و در مقابل، استفاده از کاغذ برای خوندن همین مقاله معادل قطع چقدر درخته و کم‌شدن این تعداد درخت معادل افزایش چقدر CO2 در هوا هست؟

با جستجوی کوچیکی* که تو اینترنت راجع به این مسئله کردم متوجه شدم که بله! قضیه بحث‌برانگیز و محل دعواست. و به این صفحه رسیدم که لینک‌های زیادی به مطالب مختلف راجع به همین موضوع داره. خلاصه این که به نظر مسئله جالبیه، البته که فعلاً به‌هیچ وجه دغدغه اقتصادی مردم کشور ما این چیزها نیست و سر مسائل بسیار ابتدایی‌تر موندیم…

————————————————————————————————————————-

* شاید براتون جالب باشه بدونید که جستجوی اینترنتی هم آثار مخرب زیست‌محیطی داره! به‌عنوان مثال محقق‌ها برآورد کردند که هر ۲ جستجو در گوگل، معادل جوشاندن یک کتری آب CO2 تولید می‌کنه. پس در راستای حفظ محیط زیست، لطفاً علاوه بر استفاده کم‌تر از کاغذ برای مطالعه، سرچ‌های بی‌خودی هم نکنید و مثلاً برای اومدن به کافه اقتصاد هر دفعه اینجا رو گوگل نکنید!

Read Full Post »

امروز ایمیلی برام اومد که سایت پیمانه رو معرفی کرده بود:

…سایت خبری،تحلیلی و اقتصادی پیمانه توسط جمعی از دانش آموختگان و دانشجویان دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف پس از ۶ ماه فعالیت آزمایشی هم اکنون وارد مرحله عملیاتی شده است.

این سایت به منظور تدوین و تهیه تحلیل های اقتصادی و صنعتی و انتشار آن  در فضای  رسانه ای کشور تاسیس شده است و مدیران و تحلیل گران آن امیدوارند تا در آینده ای نزدیک در زمره پر مخاطب ترین سایت های اقتصادی کشور قرار گیرد…

این سایت همون‌طور که تو معرفی‌اش هم اومده خبری-تحلیلیه. یعنی توش هم اخبار اقتصادی منتشر می‌کنند و هم مقالات و یادداشت‌های تحلیلی می‌نویسند. به عنوان مثال این مصاحبه با دکتر مشایخی (مؤسس دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف) ارزش خوندن رو داره.

تولد بلاگ‌ها و وب‌سایت‌های اقتصادی و پویایی این فضا باعث خوشحالیه. امیدوارم همین‌طور بمونه و امیدوارم سایت‌هایی مثل رستاک و سایت تحلیلی دنیای اقتصاد هم که مدتیه دچار رکود شده‌اند دوباره متولد بشوند.

Read Full Post »

Older Posts »

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: