دو گروه از اقتصادانها سر مسألهای اختلافنظر دارند. کدام طرف درست میگوید؟ در این نوشته سعی میکنم یک مثال ساده در اینباره را بررسی کنم.
میخواهیم یک دوربین عکاسی بهصورت آنلاین بخریم. سایتهای فروش دوربین علاوه بر قیمت و مشخصات محصول، نظر خریداران قبلی را نیز در اختیار شما قرار میدهند. هر خریداری به دوربینی که قبلا خریده بین یک تا پنج ستاره میدهد (پنج برای رضایت کامل و یک برای نارضایتی زیاد). بعد از نصف روز جستجو متوجه میشویم که برای هر دوربینی، حتی گرانترین دوربین یا مشهورترین برند، تعداد قابلتوجهی ارزیابی یکستارهای وجود دارد. چرا؟
توضیح اول این است که همیشه آدمهایی هستند که ناراضی هستند. هر چیزی بخرند باز هم غر میزنند حتی اگر گرانترین و مشهورترین برند باشد. توضیح دوم این است که هر خط تولیدی، درصدی محصولات بد تولید میکند. همیشه درصدی از محصولات بیکیفیت از دست کنترل کیفیت درمیرود. هر خریداری هم که از روی بدشانسی از این محصولات بیکیفیت دستش بیفتد با دادن آن یکستاره نارضایتش را اعلام میکند. بگذارید موضوع را پیچیده نکنیم و به همین دو توضیح بسنده کنیم. کدام توضیح درست است؟
خودتان را بگذارید جای تولیدکننده دوربین. اگر دسته اول درست میگویند، بهبودی لازم نیست چون هر چقدر هم کیفیت محصولاتتان را بالا ببرید نمیتوانید دستهای از مشتریها را راضی نگه دارید و به همین دلیل هم بخشی از فروش خود را از دست میدهید. اما اگر دسته دوم درست میگویند باید فکر کنید که آیا میارزد خرج کنید کیفیت را بالا ببرید تا بیشتر بفروشید. اگر دو طرف درست میگویند نظر کدامشان سهم بیشتری از مشاهدات را توضیح میدهد؟
جمعآوری اطلاعات بیشتر و تفسیر درست از آنها میتواند به حل مسأله کمک کند. برای مثال، فرض کنید شناسهای از خریداران داریم و این خریداران از سایتهای مختلف به دفعات زیادی خرید کردهاند بهطوریکه میتوان تمام ارزیابیهای هر خریدار را جداگانه دنبال کرد. اگر ارزیابیهای منفی هر کالا غالبا از طرف خریدارانی باشد که کالاهای دیگری را دوست داشتهاند، تیوری دسته اول رد میشود.
بههرحال همیشه چنین دادههای مفیدی از شناسههای مشتریان در دسترس ما نیست. در این صورت باید یک راهحل دیگری پیدا کنیم. مثلا میتوان از اطلاعات طرف عرضه استفاده کرد. اگر بدانیم کیفیت هر محصول دقیقا چه بوده، میتوان دید چقدر همبستگی بین ستارههای ارزیابیشده و این کیفیات وجود دارد. اما این سوال اساسی پیش میآید که کیفیت یعنی چه؟ آیا اصلا کیفیت چیزی بیشتر از ارزیابی مشتریان است؟ آگر بله، آیا کیفیت شامل مشخصات قابلاندازهگیری کالاها مثل مواد مورد استفاده، وزن و چیزهایی از این قبیل است؟ اگر بله، کالای سنگینتر باکیفیتتر است یا کالای سبکتر؟ اگر جواب از یک کالا به کالای دیگر فرق میکند پس چطور میتوان کیفیت را برای همه کالاها و نه مورد به مورد تعریف کرد؟ همه این سوالها بهعلاوه سوالهای مهمی درباره اعتبار تفسیر اطلاعات باعث میشود که صرفا دسترسی به اطلاعات کافی نباشد. بلکه همچنین نیاز داریم به پشتوانههای تیوری و روشهای فنی برای تفسیر اطلاعات.
شما میتوانید مثالهای مهمتری را تصور کنید. تمام حرف اما این است که راههایی برای حل اختلاف در جواب سوالهای اقتصادی وجود دارد. از نظر من از همه مهمتر اینکه برویم ببینیم واقعا چه خبر است. البته غالبا فهمیدن خود همین واقعا چه خبر است نیاز به دانش و تکنیک دارد. مثل نجاری برای بریدن چوب. مثل فیزیک برای اندازهگیری و پیشبینی ذرات.
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟