لغت سرمایه داری نه تنها در ایران بلکه تقریبا در همه جای دنیا یک حس منفی را منتقل میکند و سرمایه دار خواندن کسی به ندرت با هدف ستایش توانایی او به کار میرود. با وجود آنکه چرایی این مساله به خودی خود موضوع جالبی است، ولی در این نوشته من قصد دارم به این سوال پاسخ دهم که آیا اقتصاد علم سرمایه داری است؟
تقریبا با شروع انقلاب صنعتی سرمایه و انباشت سرمایه مورد توجه آحاد اقتصادی قرار گرفت. از یک سو با توسعه بازرگانی، بازرگانان برای گسترش کسب و کار خود احتیاج به سرمایه داشتند و از سوی دیگر با اختراع ماشین بخار و فراگیر شدن استفاده از ماشین آلات در تولید، نیاز به سرمایه برای تامین ماشین آلات تولید بیش از بیش مورد توجه قرار گرفت و لذا سرمایه داران و بازرگانان برای کسب سود بیشتر شروع به جمع آوری سرمایه کردند. با افزایش سهم بازرگانان و سرمایه داران و شکل گیری طبقه بورژوا از قدرت مطلقه شاهان کاسته شد و این کاهش قدرت منجر به کاهش توانایی شاهان در مدیریت عرضه و تقاضا در اقتصاد شد. در واقع، قدرت و اختیارات شاهان و رهبران مذهبی بواسطه شکل گرفتن طبقه بورژوا مورد تهدید قرار گرفت، نتیجه این تضعیف قدرت منجر به کاهش کارایی برقراری نظم اجتماعی از طریق زور و قدرت شاهان و دستورات شرعی رهبران مذهبی شد. مکانیسم بازار بعد از این تغییرات عهده دار برقراری نظم اجتماعی در جامعه شد و قیمت در بازار به عنوان اصلی ترین و مهم ترین سیگنال برای تعیین میزان عرضه و تقاضا در بازار مورد توجه قرار گرفت.
با گسترش سرمایه داری عملکرد مکانیسم بازار توسط آدام اسمیت تبیین شد و قابلیت های آن مورد ستایش وی قرار گرفت. در واقع اسمیت با تحلیل اقتصاد سیاسی خود به صورت آکادمیک، نظام بازار را به عنوان راه سعادت فردی و اجتماعی معرفی کرد. با وجود نقدهای فراوانی که بر نظریه اسمیت صورت گرفت، به هر صورت ایده بازار به عنوان برقرار کننده نظم اجتماعی به صورت گسترده در دانشکده های اقتصاد مورد تدریس قرار گرفت.
بنابراین فارغ از بار مثبت یا منفی کلمه سرمایه داری، جریان علم اقتصاد بر پایه توصیف مکانیزم های تجمیع ثروت و برقراری نظم اجتماعی در چارچوب نظام سرمایه داری شکل گرفته است. از این رو، افرادی که در رشته علم اقتصاد تحصیل میکنند و علاقه مند هستند تا این علم را به مشتریان خود عرضه کنند لازم است از این موضوع اطمینان حاصل کنند که مشتریانشان به کارایی بازار حداقل در زمینه هایی که مورد توجه آنهاست اعتقاد داشته باشند. دولتی که اعتقاد دارد با زور و یا استفاده از قوانین شرعی و عرفی میتواند نظم مورد نظر خود را در جامعه پیاده کند، احتیاج به اقتصاددانی که در جریان اصلی علم اقتصاد تحصیل کرده است را ندارد. این نوشته به معنی نقض عملکرد یا زیر سوال بردن کارایی بازار در رشد اقتصادی نیست، ولی بر این نکته تاکید دارد که اگر بناست در کشوری مانند ایران از الگوی رشد اقتصادی کشورهای سرمایه داری به عنوان صاحبان اصلی علم اقتصاد استفاده شود، لازم است اقتصاددانان ایرانی آشکارا فلسفه اقتصاد سرمایه داری را به عنوان راه سعادت جامعه معرفی و تمام تلاش خود را معطوف به ایجاد و گسترش نهادهای سیاسی، اقتصادی و حقوقی مرتبط با نظام سرمایه داری کنند. مناسب بودن و کارایی این نظام ها در جامعه های شرقی با فرهنگ متفاوت از غرب خود سوال مهمی است که باید به آن پاسخ داده شود!
اصولاً اصطلاح سرمایه داری یک نوع توهین یا حتی فحش محسوب می شه که مخالفان این سیستم (اقتصاد بازار یا اقتصاد آزاد) بهش نسبت می دن.
[…] اقتصاد؛ علم سرمایهداری (کافه اقتصاد) […]