مدير كل كار و امور اجتماعي استان تهران: «حذف چند پيشگي، از بهترين راه هاي كاهش بيكاري است»[i]
اقتصاددانان جنبههای مختلف شغل دوم و چگونگی اثر آن بر بازار کار را به عنوان یکی از موضوعات رایج در بازار کار مورد مطالعه قرار میدهند. یکی از اثرات شغل دوم ایجاد انگیزه برای بروز کژمنشی در رفتار کارکنان است. از آنجایی که عملکرد کارکنان به طور مستقیم توسط کارفرما قابل مشاهده نیست، این امکان برای کارکنان وجود دارد که با کاهش تلاش خود در شغل اول، توان خود را صرف شغل دومی نمایند که برای آنها نقش فرعی دارد. در واقع کارکنان تعهد خود به ارائه یک سطحی از تلاش در محیط کار را نادیده گرفته و در شغل اول خود کمکاری میکنند. با وجود گستردگی ادبیات نظری در این زمینه، محققان برای مطالعه تجربی این پدیده در بازار کار با مشکلاتی مواجه هستند که این مطالعات را محدود به بعضی از مشاغل خاص مانند پزشکی میکند. در این نوشتار قصد دارم تا فارغ از مباحث نظری و تجربی که در این زمینه وجود دارد، به بررسی وضعیت شغل دوم در بازار کار ایران بپردازم و در نهایت یک سوال را در این زمینه مطرح کنم.
در ایران دو شغله بودن و حتی چند شغله بودن از پدیدههایی محسوب میشود که در بازار کار رایج شده و بخش قابل توجهی از بازار کار را در بر گرفته است. بررسی دادهها نشان میدهد که به طور متوسط 19% کارکنان در بین سال های 1371 تا 1382 دارای شغل دوم بوده اند.[ii] همچنین، مطالعه داده های بودجه خانوار در سال 1387 نیز نشان میدهد که در بخش روستایی27% و در بخش شهری 8% و در نتیجه در کل کشور به طور متوسط 18% افراد دارای شغل دوم بودهاند. با یک حساب سرانگشتی و در نظر گرفتن جمعیت فعال کشور در سال 1387، در نتیجه حذف شغل دوم در حدود چهار میلیون شغل در کشور ایجاد خواهد شد[iii]. اما آیا این تحلیل درست است؟ به عبارت بهتر، با فرض طراحی مکانیسمی برای حذف شغل دوم، آیا مشاغل ایجاد شده میتواند به عنوان شغل اول افراد بیکار به شمار رود؟
در جدول1، مشاهده میشود که در بخش شهری میانگین درآمد سالیانه افراد تک شغله تقریبا شش میلیون و سیصد هزار تومان است، در حالی که افراد دوشغله به طور متوسط سالیانه در شغل اول پنج میلیون ریال و در شغل دوم سه میلیون و نهصد هزار ریال درآمد دارند. همچنین براساس جدول شماره دو، افراد تک شغله به طور متوسط در هفته 48.5ساعت کار میکنند ولی افراد دو شغله در شغل اول خود به طور متوسط 31.4 ساعت و در شغل دوم خود 21.4 ساعت کار میکنند.
اولین نکتهای که میتوان از این اعداد و ارقام استخراج کرد میزان درآمد متوسط کارکنان تک و دو شغله در هر یک از مشاغل خود است. میانگین دستمزد دریافتی افراد تک شغله 2600تومان است، در حالی که افراد دو شغله نه تنها در شغل اول خود به طور میانگین ساعتی 3200تومان دریافتی دارند، بلکه در شغل دوم خود ساعتی 3800تومان دریافت میکنند. لذا میتوان نتیجه گرفت که افراد دو شغله دارای بهرهوری بالاتری در شغل دوم خود هستند، لذا احتمال وجود کژمنشی در رفتار کارکنان دوشغله وجود دارد. در واقع این افراد توان خود را در شغل اول ذخیره میکنند و آن را در شغل دوم خود به کار میگیرند و در نتیجه دستمزد متوسط بیشتری را دریافت میکنند. یکی دیگر از نکات قابل توجه این آمار بالاتر بودن دستمزد افراد تک شغله هم در شغل اول و هم در شغل دوم است، آیا این بدان معناست که افراد دو شغله افرادی هستند که دستمزد آنها از میانگین دستمزد در بازار کار بالاتر است؟ اگر تحصیلات را یکی از عوامل موثر بر افزایش دستمزد کارکنان بدانیم، لذا انتظار داریم که افراد دوشغله به طور معمول از مشاغلی باشند که احتیاج به تحصیلات آکادمیک دارد، ولی نمودار3 نشان میدهد که این موضوع صحت ندارد و افراد یقه آبی بیشترین سهم را در میان افراد دوشغله دارند، این موضوع را چگونه میتوان توجیه کرد؟ حال با توجه به پاسخ این سوال و اینکه ترکیب افراد بیکار از نظر سطح تحصیلات به چه صورت است، میتوان در مورد اینکه حذف شغل دوم برای کاهش بیکاری کارگشا است یا نه،گمانه زنیهایی انجام داد.
[i] http://www.fararu.com/vdcfjjdt.w6dj1agiiw.html
[ii] خصوصیات اقتصادی-اجتماعی خانوارها-مرکز آمار ایران سال های 1371-1373 و 1380-1382
[iii] اطلاعات سری زمانی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران
[…] مطلب شغل دوم در ایران « کافه اقتصاد این نوشته در سایت های ایرانی ارسال شده است. افزودن […]
[…] در ایران حدود 18 درصد کارکنان دارای شغل دوم میباشند (اینجا) در حالیکه این رقم در آمریکا چیزی در حدود تنها 5 درصد […]
[…] [4] برای اطلاعات بیشتر در این زمینه مراجعه کنید به این پست از کافه […]
ببخشید یه سوال تقریبا فرعی. این که کسی بازنشسته شده باشه و بعد از بازنشستگی بازهم درجا یا اداره ای دیگه مشغول بکار شده باشه مصداق دو شغلی بودنه؟ منظورم اینه که کسی که از دو جا داره حقوق می گیره ولی عملا در یه جا داره کار انجام می ده؟
از نظر من این موضوع به معنی دو شغله بودن نیست. حقوق بازنشستگی یک جورایی پرداخت انتقالی محسوب میشه. در اطلاعات بودجه و خانوار هم به صورت جداگانه در درآمدهای متفرقه ثبت میشه. حالا این نظر من هست، و در تحلیل دادهای هم که انجام دادم این موضوع را در نظر گرفتم. حالا یک نکته جالب، افرادی قابل توجهی هستند که علاوه بر دریافت حقوق بازنشستگی، دو شغله هستند. یعنی هم حقوق بازنشستگی را دریافت میکنند و هم دو شغل دارند!! این را کنار این موضوع بگذاریم که بیشتر افراد دوشغله هم کارگر ساده هستند، میشه یک حدسی در مورد دلیل دوشغله بودن افراد داشته باشیم
به نظرم اینکه شغل دوم پردرآمد تر از اولی است را میتوان اینطور توضیح داد که غالب افرادی که شغل دوم دارند این گزینه را داشته اند که مثلا با اضافه کاری در شغل اولشان وقتهای خالی شان را پرکنند.
به زبان اقتصاد، باید این عامل را که آیا این افراد گزینه خارجی (outside option) دارند یا نه بررسی کرد.
اگر بپذیریم که گزینه خارجی دارند، مثلا اضافه کاری در شغل اول، واضح است که حاضر نمیشوند خودشان را درگیر شغل دومی کنند که درآمدش کمتر است.
تو می دونی این چند پیشگی در مثلا آمریکا چقدر است؟
بعد می تونی نگاه کنی چرا اینقدر دو شغلی در روستاها زیاد هست؟ آیا به خاطر فصلی بودن کار کشاورزی است؟ در شغل دومشان روستایی ها چه می کنند؟
می تونی چند شغلی ها را بر اساس سن ترسیم کنی؟ بر اساس بیمه شان چی؟ داده جغرافیایی چندپیشگی را داری؟
درآمد به نظرم مهم نیست. اگر می خواهی چیز اقتصادی ازش در بیاید باید بفهمی چرا ملت چند شغلی می شوند. آیا پیشنهاد حقوق ساعتی اولی کم است و یا شغل اول نیمه وقت است. از این جور چیزها.
مرسی سروش از نظراتی که دادی
1- کار اولیه که من رو داده انجام دادم نشان میده که در بخش شهری استان اردبیل،خراسان رضوی و گیلان و در بخش روستایی استان های کرمانشاه، یزد و اردبیل بیشترین آمار دو شغله بودن را دارند، در گام بعدی می خواهم اطلاعات این استان ها را بیشتر بررسی کنم. حدس خودم این هست که فصلی بودن کار کشاورزی باعث این موضوع هست. علاوه بر این در بخش شهری دو شغله بودن در خراسان رضوی هم در رده دوم قرار داره که احتمالا مربوط به زیارتی بودن این شهر هست.
2-بله اتفاقا ترسیم هم کردم و نتیجه اش به این صورت هست:
در بخش شهری، به ترتیب افراد 36-46 ساله با 29%، افراد 26-36 ساله با 27% و 46-56 ساله بیشترین میزان دوشغله ها را دارا هستند که در بخش روستایی این ارقام کمی تغییر میکنه
براساس بیمه را فکر نمیکنم بشه رسم کرد. حداقلش من تو داده های بودجه خانوار این آمار را ندیدم، اما باز داده ها را چک میکنم. تاکیدت روی بیمه به خاطر بحث بازنشستگی هست؟ فکر می کنی افرادی که بیمه بازنشستگی ندارند به سراغ شغل دوم میرند تا ریسک بیشتری که درآینده احتمالا تجربه میکنند را خنثی کنند؟داده جغرافیایی را متوجه نشدم چیه!
3- درآمد از این لحاظ مهمه که درآمد در شغل دوم میتونه انگیزه خوبی برای شغل دوم باشه،چرا مهم نیست؟
4-اتفاقا یکی از مشکلاتی که دارم بهش فکر میکنم همین تفکیک افراد تمام وقت از پاره وقت هست. از آنجایی که من به قراردادها دسترسی ندارم، پس نمیتونم در مورد اینکه این افراد پارت تایم کار میکنند یا نه نظری قطعی بدم. اما میشه اینطور نگاه کرد که افرادی که درآمد از نوع مزد و حقوق دارند، و بیشتر از 176ساعت در ماه کار میکنند، دیگه پارت تایم نیستند. درسته؟
5- من اول کارم را با این شروع کردم که ببینم تو بازار کار کژمنشی وجود داره یا نه، اصل کارم هم روی این موضوع هست ولی همین طور که خودت هم گفتی به نظرم میشه از داده ها استفاده بیشتری بکنم و عوامل موثر بر شغل دوم را بررسی کنم. راستش من تا الان مقاله خوبی در این زمینه پیدا نکردم
به نظرم داده های تو اصلا بدرد این نمی خوره که کژمنشی را در بیاری. این کار سختی هست و شاید بهتر باشه سوال آسون تری پیدا کنی.
درآمد و چند شغلی درون زا هستند لذا گزارش اینها چندان چیزی نمی گه.
به نظرت چه داههایی کم دارم؟
در این که باید تست درونزایی انجام بدم شکی نیست، ولی همین طوری که نمیشه گفت دو تا متغییر تو مدل درونزا هستند. اصلا، درآمد و چند شغلی بودن در کدوم مدل درونزا هستند!! من متغییری به نام چند شغله بودن ندارم! برای آزمون کژمنشی یک رابطه همبستگی برای آزمون کفایت میکنه. مگه اینطور نیست؟ من تو مقالههایی که دیدم اینطوری بوده!
راستی یک سوال دیگه، آیا کژمنشی را میشه به عنوان کم فروشی در نظر گرفت؟ یعنی از نظر دینی کژمنشی در رفتار کارگر به معنی کم فروشی اون هست؟
نه ربطی ندارند
یه سوال ساده: چه جوری می شه چند پیشگی رو حذف کرد؟ چه طور می شه در مورد سیاستی که امکان اجرا ندارد بحث کرد.
با وجود اینکه من هم معتقدم حذف چند پیشگی کار سادهای نیست ولی کار نشدنی هم نیست!
برای شغل دوم عوامل موثر بر عرضه و تقاضا وجود دارد. مثلا در مناطق کشاورزی یا توریستی(از جمله مذهبی) ایران مثل گیلان و خراسان رضوی شغل دوم رواج بیشتری دارد، پس عرضه شغل دوم در این استان ها بیشتر است. از طرف دیگر عواملی وجود دارد که تقاضا برای شغل دوم را افزایش میدهد. مثل همین موردی که سهیل هم به آن اشاره کرد و آن دستمزد پایین برای شغل اول هست. درسته که به طور مستقیم و دستور دادن نمیشه شغل دوم را حذف کرد ولی با تحت تاثیر قراردادن عواملی موثر بر آن میشود شغل دوم را کاهش داد و آن جایگاه های شغلی را به افراد بیکار تخصیص داد.
به یک صورت دیگر هم به این موضوع میشه توجه کرد، اگر کارفرما فردی را انتخاب کند که در شغل اول کم کاری کرده و در شغل دوم فعال است، در واقع یک کژگزینی اتفاق افتاده است. کژگزینی یکی از موضوع رایج در بازار بیمه است، می شود از تجربیات آن مطالعات استفاده کرد
(اگر دیتاش موجود باشه) باید بین دو نوع شغل دوم تمایز قائل شد:
۱- یه وقت هست که فرد، تو یه اداره نشسته ولی داره کارای مربوط به شغل دومش رو انجام میده و در مواردی، اصلاً اون شغل اول رو گرفته که براش اعتباری بشه تا راحتتر شغل دوم رو بگیره (مثل خیلی از مشاغل دولتی که پروژههای پیمانکاری رو براشون به ارمغان میاره)
۲- یه وقت هم هست که فرد ساعات کاری شغل اولش که تموم میشه میره سراغ شغل دوم (مثلاً مسافرکشی میکنه).
هر کدوم از اینا گویای یه واقعیتیه تو اقتصاد ایران. حالت اول در صورت حذف میتونه بیکاری رو کاهش بده، ولی حالت دوم گویای اینه که دستمزدها تو شغل اول کافی نیست و لذا قابلحذف نیست.
هر چند با این جداول، دقیقاً نمیشه نظر داد، ولی بهنظر میرسه که مشاغل دوم از نوع دوم وزن بیشتری نسبت به مشاغل دوم از نوع اول داشته باشند.
1-سهیل جان، شغل اول معمولا یک شغلی هست که در آن دستمزد ماهیانه پرداخت میشه(به خصوص در بخش شهری). در مورد شغل دوم دو حالت وجود داره، یا اینکه شغل دوم هم از نوع دستمزد ماهیانه هست یا از نوع شغل آزاد هست. این را میشه از فیلدهای اطلاعاتی که تو جداول بودجه و خانوار هست استخراج کرد.
2-آقا من متوجه نمیشم چرا حالت دوم بیکاری رو کاهش نمیده! در هر صورت اگر تناسب بین نوع شغل دوم و افراد بیکار وجود داشته باشه، حذف شغل دوم بیکاری را کاهش میده. مثلا اگر اکثر افراد بیکار افرادی باشند که مهارت ویژه نداشته باشند، خب حذف شغل دوم، در اینجا مسافرکشی، به کاهش بیکاری کمک میکنه.
3-درسته که حالت دوم معمولا به خاطر ناکافی بودن دستمزد در شغل اول رخ میده ولی لزومی نداره که افراد در حالت اول دستمزد کافی بگیرند و شغل دوم را به خاطر فقط درآمد بیشتر اتخاذ کنند
متاسفانه چندین اشتباه املایی در قسمتهای مهم مقاله وجود دارد که خواندن و فهم آن را کمی سخت می کند.
ممنون میشم جاهایی که ابهام داره را اعلام کنید، تا اصلاحشون کنم.
1- من خودم هم یک مقدار در مورد اینکه از ساعت کار استفاده کنم، دچار شک هستم ولی به نظرم بهترین چیزی هست که براش آمار وجود داره، لذا در عین موافقت باهات، ولی این نقیصه را چطور باید برطرف کنیم، خودش سواله! علاوه بر این مبالغی که بالای کف دستمزد پرداخت بشه، یک جورایی داره بهره وری و تلاش فرد را نمایندگی میکنه
2- آقا اتفاقا من هم فکر میکردم این مساله تو شغل های دولتی بتشتر باشه ولی یک نمودار کشیدم به تفکیک بخش ها، که اتفاقا بخش خصوصی و تعاونی بالاترین افراد دو شغله را داشتند!!!!حالا چه جوری این را باید توجیه کنیم؟
3- همین طور که خودت گفتی من مدلم در مورد اینه که آیا شغل دوم تاثیر معناداری بر کژمنشی داره یا نه؟ اون علیت را هم میشه به شرطی تعیین کرد که جزئیات قرارداد کارفرما و کارگزار دقیقا در اختیار باشه تا بشه ازش استفاده کرد. این علیت را اگر محسن یا آرش اینجا را میخونند میتونند بیشتر توضیح بدن، چون تو بحث بیمه یک چنین کارایی میشه
بابک جان من با این تحلیل تو در مورد دو شغله بودن مخالفم و الان هم علتشو میگم. به نظر من قطعا کژمنشی در رفتار نیروی کار ایرانی هست اما این ربطی به دو شغله بودن نداره.
من فکر میکنم اگر شغلها رو به تفکیک دولتی/آزاد داشته باشی میشه دید که اکثر آدمهای دو شغله، شغل اولشون دولتی و شغل دومشون آزاد هست. شغل اول یک درآمد ثابت هست که در هر صورت میگیرنش و همین بی ریسک بودنش هست که برای افراد جذابش می کنه. ویژگی دیگر شغلهای دولتی این هست که تو بر مبنای ساعات حضور (که اجباری هست) پول میگیری و نه ساعات کار. بر عکس شغل های دوم معمولا آن فرضهایی که ما در اقتصاد بازار کار داریم شامل می شوند یعنی درآمدت واقعا تابعی مستقیم از تلاشت هست.
در واقع در شغلهای دولتی در ایران، نه تنها تلاش فرد قابل مشاهده نیست بلکه درآمدش هم به سود بنگاه بستگی ندارد. (بر خلاف مدلهای فصل 14 مس کالل) در چنین شرایطی عجیب نیست که کژمنشی در شدیدترین نوع خودش اتفاق بیفتد.
با این اوصاف، به نظر من در همه شغلهای دولتی کژمنشی وجود دارد مستقل از اینکه فرد شغل دوم هم داشته باشد یا نه و چون در ایران اکثر کسانی که شغل دوم دارند شغل اولشان دولتی است، مدل تو در مورد تاثیر شغل دوم بر کژمنشی، ممکن است در عمل ضرایب معناداری ایجاد کند هر چند از نظر علیت کاملا محل تردید است.