در پست قبلی سروش، در دفاع از هدفمندسازی یارانهها نوشته است و من توصیه میکنم که اگر نوشته او را هنوز نخواندهاید بههمراه کامنتهایش، قبل از این نوشته بخوانیدش. اما خود این پست شامل سه پارهنوشته تقریبا مستقل درباره طرح تحول اقتصادی است که یا مرتبط است به بحثهایی که خود من درگیر آن بودهام، یا در پاسخ به برخی ادعاهایی است که درباره طرح تحول اظهار شده و میشود.
اول.
جایگاه انرژی در اقتصاد ایران با یک تمثیل قابل توضیح است. یک زن جوان قشنگی را در نظر بگیرید. این زن جوان و جذاب، کلی کشته مرده دارد. یعنی اگر اصطلاحهای بازار، ناراحتتان نمیکند اینطور بگوییم که برایش کلی تقاضا دارند. او هم خودش را برای هر کس و ناکسی عرضه نمیکند. این زن جوان رعنا، عزیز و کمیاب است. عزیز است چون تقاضایش خیلی زیاد و عرضهاش خیلی کم است. حال، فرض کنید این زن را مجبور کنند که خودش را هر جا و به هر کس عرضه کند. این یعنی اینکه ارزش این زن را کم کنند. نتیجهاش این میشود که هر کس هر چقدر دلش خواست از او استفاده کند. اینطوری او را که خیلی ارزشمند و عزیز بوده تبدیل میکنند به یک زن هرزه همهجایی. من اصلا قصد ندارم که یک موضوع عاطفی را تحلیل اقتصادی کنم، بلکه دقیقا برعکس، میخواهم یک مساله اقتصادی را با یک تمثیل به فهم عمومی ارجاع بدهم. پس نگویید که به آدم به چشم کالا نگاه کردی چون اینجا عکسش برقرار است. حقیقتا این تمثیل٬ تصویر جایگاه انرژی در اقتصاد ایران است. قیمتها در نقش سیگنالهایی هستند که به ما میگویند هر کالایی چقدر میارزد. زن جوان زیبا و محترم هیچوقت به عالم و آدم سیگنال نمیدهد که بیایید سراغ من. وقتی دولت قیمت انرژی را به یک دهم قیمت آن عرضه میکند، یک سیگنال غلط در اقتصاد داده میشود و رفتار خانوارها و صنایع بر اساس این سیگنال غلط شکل میگیرد. نتیجهاش اینکه رفتار جامعه در قبال انرژی به شکل غیربهینهای شکل میگیرد و انرژی چیز میشود!
دوم.
هنوز تحقیق درست و حسابی درباره اثر تورمی طرح صورت نگرفته است. در هر حال قسمتی از بدنه کارشناسی کشور، ادعا کرده است که با اجرای طرح، تورم خیلی زیادی ایجاد میشود. من اینها را نقد میکنم نه چون خودم چیزی بلد هستم، بلکه میخواهم نشان دهم که اینها دارند یک علم مربوط به انسان را با دامپزشکی عوضی میگیرند.
دو نمونه مهم از نظرات کارشناسی مربوط به بانک مرکزی (برای مثال اینجا) و مرکز پژوهشهای مجلس (برای مثال اینجا و اینجا) است. بر اساس نظر رییس بانک مرکزی حذف یارانه انرژی وقتی بهصورت تدریجی اجرا میشود تورمی در حدود 15 تا 20 درصد ایجاد میکند. و مرکز پژوهشها هم که اعلام کرده در صورت افزایش ناگهانی قیمت حاملهای انرژی تورم ناشی از اجرای طرح، 48٫6 درصد و در صورت افزایش پلکانی آن 10٫5 درصد خواهد بود. توجه دارید که این نرخها، سوای تورم پایه است و اینطور که اینها ادعا دارند این نرخها سوار تورم پایه (در حدود 20 درصد) میشود و حتی در یک حالت ممکن است تورم عمومی به 68٬6 درصد هم برسد. یک اشکال اساسی این تحقیقها این است که در محاسبه تورم، اثر جانشینی در نظر گرفته نشده است و این باعث برآورد بیش از اندازه تورم میشود.
صرفا برای اینکه درکی از اهمیت اثر جاشینی داشته باشیم، من یک مدل ساده نوشتم که در ادامه توضیح میدهم. بحثش را خلاصه میکنم و اگر ابهامی وجود داشت، در کامنتها بیشتر بحث خواهیم کرد. یک فرد نمونه برای اقتصاد در نظر میگیریم که نماینده خانوارها است و یک تابع مطلوبیت دارد. کالاهای داخل سبد این فرد را هم سه دسته میکنیم: 1- داخلی غیریارانهای، 2- داخلی یارانهای، 3- خارجی. کالاهای یارانهای بر اساس سناریوی دولت در افزایش قیمت حاملهای انرژی افزایش قیمت پیدا میکنند. کالاهای خارجی هم به اندازه رشد نرخ ارز بهعلاوه تورم خارجی رشد قیمت دارند. همچنین برای تمرکز روی اثر جانشینی از اثر درآمدی صرفنظر میکنیم.
برای نمونه این حالت را در نظر بگیرید: در سال اجرای طرح٬ رشد قیمت کالاهای داخلی غیریارانهای 20 درصد است. قیمت انرژی 3 برابر میشود و نرخ ارز هم 10 درصد رشد میکند. من سهم کالاهای خارجی را از کل سبد خانوار، 25 درصد و سهم کالاهای داخلی یارانهای را از کل سبد داخلی 15 درصد در نظر میگیرم. بسیار خوب، هر فردی یک ذره عقلش میرسد و با تغییر قیمتهای نسبی ترکیب این سه کالا را در سبد مصرفیاش تغییر میدهد. نتیجه مدل اینکه که سهم کالاهای داخلی یارانهای از 15 درصد به 5٫5 درصد میرسد و سهم کالاهای خارجی از 25 درصد به 27٫3 درصد. یعنی مردم سهم انرژی را در سبد مصرفشان کاهش و سهم بقیه کالاها را افزایش میدهند. حرف این است که چطور ممکن است این کاهش خیلی زیاد سهم کالاهای سابقا یارانهای را در سبد مصرفکننده در نظر نگیریم؟ من خودم هم میدانم که در این مدل ساده، برخی عاملهای اصلی را در نظر نگرفتهایم. اما با این وجود همین مدل ساده به ما میگوید که از هر چی صرف نظر کنیم از عقل آدمها نمیتوانیم صرف نظر کنیم. الان هفت هشت ماه است که من در حال تعجبم که چطور محققان عزیز در سطوح بالای تصمیمگیری، تورم حاصل از طرح را تا ارقام بیش از 60 درصد هم برآورد کردهاند و در صفحه اول روزنامه هم به عنوان کار علمی منتشر میکنند. اینکه اقتصاد، علوم انسانی است یعنی طرف حساب شما قاطر بیعقل و جاروی دستهدار نیست، آدم است. اما اینها اصلا عین خیالشان هم نیست که وقتی قیمت یک کالا میرود بالا، آدمیزاد کمتر از آن کالا میخرد. خلاصه بحث اینکه ارزیابی اثر تورمی طرح، جای تحقیق درست و حسابی دارد و این تحقیقاتی که اینجا و آنجا صورت گرفته ولی اثر جانشینی را در نظر نگرفته، صنار هم نمیارزد.
سوم.
آیا پشت این طرح اهداف سیاسی وجود دارد؟ جواب این است که بله. یکی از دوستان نوشته است که «هدف از این طرح هرچه هست، اقتصادی نیست.» من برداشتم این است که منظورشان از هدف، نیت اصلی دولت در پافشاری برای اجرای این طرح است. یک استدلال غالب این است که دولت با آزاد کردن منابع از محل حذف یارانهها قصد دارد آنها را برای حمایت اقشار ضعیفتر و متعاقبا افزایش مشروعیت خودش خرج کند. اما از این مقدمه که «پشت این طرح، نیت سیاسی وجود دارد» چه بایدی مگر درمیآید؟ من میپرسم: آیا این سیاست، به رفاه کل جامعه کمک میکند یا نه؟ جواب من این است: بله کمک میکند. چیزی که من میفهمم این است که اجرای این طرح در دوره همین دولت چارهناپذیر است. دولت اگر امسال این طرح را اجرا نکند بهخاطر مشکل حاد کسری بودجه مجبور است که سال بعد یا حداکثر دو سال بعد این طرح را با هزینه بیشتری اجرا کند. هزینه اجرای این طرح هر دوره که میگذرد بیشتر میشود، در نتیجه با ثبات باقی شرایط اگر طرح امروز اجرا شود بهتر است تا اینکه فردا اجرا شود.
فردا هم همین دولت از این طرح همان استفاده سیاسی را میکند که امروز میکند، در حالی که فردا هزینه بیشتری به کل جامعه وارد میشود. یک نگرانی دیگر این است که هیچ کسی برای این ارزیابی دقیق این طرح، تحقیق درست و حسابی نکرده است. اما اگر سال بعد هم بخواهد اجرا شود باز همین وضع است. چون وقتی کسی تحقیقات را تامین مالی نمیکند تحقیق خیلی جدی صورت نمیگیرد. نگرانی دیگر این است که دولت این طرح را ممکن است بد انجام دهد. اما مگر سال بعد این دولت یک بدنه قوی پیدا میکند که این طرح را بهتر انجام دهد؟ این طرح اگر فردا انجام شود باز هم این نگرانیها و مخاطرات وجود دارد٬ ولی اگر امروز انجام شود هزینه کمتری دارد، پس بگذار همین امروز اجرا شود.
……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..
پینوشت:
1- ما باز هم درباره طرح هدفمندسازی یارانهها مینویسیم تا دیدگاههای مختلف با یکدیگر تعامل و تفاهم و تضارب کنند.
2- من بهخصوص، این زن قشنگ را بهعنوان کلمات کلیدی قرار میدهم تا برخی اقشار را هم به کافه بکشانم!
آره منم با حرفت موافقم که یارانه ها باید حذف بشه ولی اینکه در مورد بعدش چیکار باید بکنیم هم باید برنامه داشته باشیم،وگر نه اینجوری یه جای کار رو درست کردیم ولی مشکل اصلی که اختیار دولت روی نفته حل نشده؛و من حرفم اینه که الان فقط بخش اول به مسئله داغ کشورمون تبدیل شده بدون توجه به قسمت دوم که مهمتره. فردا بازم هر دولتی بیاد هر کاری که بخواد با این پول که گیرش اومده میکنه و باز میخوایم یه رانت بزرگ رو تقسیم کنیم که نتایج این رانتهارو تا الان دیدیم.
فرید جان مرسی از جوابی که نوشته بودی.
فرید جان چندبار تو متن تاکید کردی که این طرح باید اجرا بشه و آلترناتیو دیگه ای وجود نداره،آیا اینو از تحقیق انجام گرفته ای میگی یا نظر کارشناسی خودته؟ به نظر من الان مسئله رو فقط اینجوری میبینیم که طرح باید اجرا بشه یا نه، که جوابش به نظر منم آره هستش،ولی نمیدونم چرا عمدی یا غیر عمدی صورت مسئله این شده که ذهنمونو به این گزینه محدود میکنیم؟
مثلا اینکه کلا اختیار نفت باید از دست دولت که همیشه کوتاه مدت فکر میکنه(جدای از اینکه دولت کی باشه)خارج بشه و مثلا حساب ذخیره ارزی با قوانین کارشناسی شده تر داشته باشیم و..(کاری به اینکه تو ایران میشه اجرا بشه یا نه ندارم)
ولی تمثیل خوبی بود،فرید جان به نظرم اگه یه رشته ی دیگه.. اپلای کنی خیلی موفق میشیD:
بله من با امیررضا و دکتر نیلی درباره کسری بودجه یک پروژه انجام دادیم و نتیجه پروژه مون این بود که دولت برای جبران کسری بودجه مجبوره که از اهرم نرخ ارز و حذف یارانههای انرژی استفاده بکنه. یک سمینار هم آخر اسفند سال 87 در شریف برگزار کردیم که نتایج پروژه رو دکتر بیان کردند. پس باید بگم که نظر کارشناسی گروهی هست که من هم در اون فعال بودم. من روی حرفم هستم و به نظرم تو موضوع رو وقتی از دریچه بودجه دولت نگاه کنی میبینی که جز اصلاح نرخ ارز و / یا اصلاح قیمت انرژی گزینه دیگهای برای رفع کسری منابع تامیننشده وجود نداره. البته یک گزینه هست و اون چاپ پوله که تنها کاری که میکنه اینه که تورم بالا ایجاد میکنه و اثر روی بخش حقیقی هم نداره و مشکل رو به صورت حادتری به سال بعد موکول میکنه. من البته نکفتم دولت همین امسال الا و بهالا مجبور به اجرای طرحه اما میگم که اگر بهجای احمدینژاد، هر کس دیگهای بود مجبور بود که در همین دو سه سال یارانههای انرژی رو حذف کنه.
سلام آقا فرید!
منو یادت میاد؟ تیزهوشان قزوین اون کلاس بودم! یادت نیومد؟ بابا خیلی خنگی! همون موقرمزه بودم دیگه!
البته من عمراً با سرچ زن قشنگ اینجا نیومدم. (از وبلاگ الحسینی اینجا اومدم)
آخه کدوم آدم عقب مونده ای میاد زن قشنگ رو سرچ کنه؟ باز اگه زن… استغفرالله!
حالا گیریم که اون بعضی از اقشار به وسیله جستجوی زن قشنگ به اینجا هدایت شدند و شما به آرزوی خودت رسیدی، بعدش چه خاکی به سرشون بریزند! مگه با نوشته های شما هم میشه … مجدداً استغفرالله!
راستی تو مگه برق نمی خوندی؟ تو هم مثل حامد قدوسی از برق رفتی اقتصاد؟ اگر این کا رو کردی خیلی خوب کردی! این مملکت بیش تر از این که به مهندس و پزشک نابغه احتیاج داشته باشه به اقتصاددان> جامعه شناس> روانشناس و حقوق دان و… نابغعه نیاز دارد.
در مورد این طرح تحول اقتصادی هم من قبلاً دو تا مطلب نوشته بودم، که این هم آدرسش:
http://sharifi123.blogfa.com/post-61.aspx
البته لازم به ذکر است که که سواد بنده در حد شما نیست. ولی به هرحال این مطلب رو می توانید به عنوان کامنت من در باره ی این پست فرض کنید.
به به! سلام احمد
البته که یادمه. آره من به راه راست منحرف شدم و رفتم اقتصاد … راستی در نظر بگیر که دیگه دست ما هم بسته است و شما به همون زن قشنگ راضی باش! ؛)
… بهت سر میزنم.
زن قشنگ زیاد مورد سرچ نیست. دختر خوشگل کلید واژه بهتری برای جستجوی ملت است
فرید من یه سوالی دارم:
به نظرم میاد با این که روی این ادعا که «هر چقدر طرح دیرتر اجرا بشه، هزینههاش بالاتر میره» زیاد تاکید میشه، اما علت اون خوب توضیح داده نمیشه. واقعا چرا هر چقدر دیرتر اجرا بشه برای مردم پرهزینهتر میشه؟
فکر میکنم باید بهتر و مستدلتر این مسئله رو توضیح داد. و الا اگه این رو به یه شهروند عادی بگی حق داره بپرسه که از کجا این حرفو میزنی؟ و چه اشکالی داره که چند سال دیگه که وضع اقتصادی بهتر شده (تورم کمتر، رونق بیشتر) این طرح اجرا بشه؟
باید مسئله بزرگشدن سال به سال مخارج و کسری بودجه دولت، روندی افزایشی قیمت فرآوردههای نفتی و افزایش هزینه-فرصت فروش ارزون داخلی اونها و … رو خوب توضیح داد.
من هم فکر میکنم بهتره بیشتر روی جواب دادن به «شبهه»هایی که الان در بین مردم و رسانهها مطرحه تمرکز بشه. از اونجایی که خیلی از این شبههها حالت عوامانه دارند (مثلاً این که «اگر قیمتها واقعی بشه باید حقوق کارمندها هم واقعی بشه») خیلی از اقتصادخواندههای عزیز زحمت پاسخگویی به اونها رو به خودشون نمیدن. اقتصادنخوندهها هم خیلیهاشون به دلیل عدم تسلط به موضوع توانایی پاسخگویی رو ندارند. نتیجه این میشه که این شبههها همینجوری تو جامعه میچرخن و وقتی پاسخ درخوری هم بهش داده نمیشه، در ذهن همه باقی میمونه. جالب اینه که خیلی از تحصیلکردهها هم چنین شبهههایی در ذهنشون واقعاً مطرحه (شخصاً کمتر کسی از دانشجویان مهندسیخواندهی شریفی رو میشناسم که طرز کار نظام بازار رو درک کنه. یکی از برقیها فکر میکرد همه جای دنیا که تورم کمه، به خاطر نظارت قوی دولت روی قیمتهاست!). فکر کنم اگه یه نظرسنجی برگزار بشه بیشتر مردم ذهنیتشون از یه اقتصاد خوب، یه اقتصاد سوسیالیستیه.
من پیشنهاد میکنم یه متنی نوشته بشه که نیاز به *هیچ* پیشزمینهای نداشته باشه و با زبان ساده و همهفهم، سعی کنه مخاطب رو قانع کنه که چرا این کار لازمه(۱). تا وقتی که درک عمومی در این مورد در جامعه به وجود نیاد اجرای هر طرح اینچنینی با مقاومت مردم مواجه خواهد شد و هزینهی اجتماعی زیادی خواهد داشت.
(۱) لازم نیست از خود این لایحهی خاص دفاع بشه چون ممکنه خیلیها سر مجریش یا اهدافی که پشتش هست یا نحوهی اجراش بحث داشته باشند، بحث اینه که اصل موضوع یعنی رفتن به سمت اقتصاد بازار جا بیفته.
کاملا درست میگی. به تاخیر انداختن طرح باعث عدم تامین منابع بودجه میشه و بهاندازهای که منابع تامین نمیشن، از بودجه عمرانی کم میشه که تولید رو کم میکنه مثل انتهای سال 1387. ضمنا کسری بودجه احتمال به کار افتادن مکانیزمهای تورمزا رو زیاد میکنه. غیر از این هر چقدر طرح به تاخیر میافته اندازه شوک وارد به صنعت و خانوار بزرگتر میشه. غیر از این ما میدونیم که در حال حاضر قیمت نفت نسبتا بالا است و این میتونه حاشیه امنیتی ایجاد بکنه اما از قیمت نفت دو سال بعد کی خبر داره؟ علاوه بر این یک چیزی که میشه راجع بهش حرف زد اینه که مردم تا وقتی یک هزینه اصلاحات رو نپردازند ممکن نیست که وضعشون بهتر بشه و اگر هیچ وقت این هزینه رو نپردازن اقتصاد دیر یا زود به بحران میرسه. مساله این نیست که هزینه اصلاحات را بپردازیم یا نپردازیم. مساله اینه که کی و چطوری بپردازیم. این مقدمهایه برای ورود به مسالهای که تو مطرح کردی. دیگه اینکه خیلی از مردم به دولت بدبین هستن و میگن این دولت طرح رو خراب میکنه اما میشه راجع به این حرف زد که اول و آخر قراره همین دولت طرح رو اجرا کنه. مردم ما یک مقدار خیالپردازن و این واقعیت رو که همه دولتها سیاسی هستن و اصلا سیاست یعنی بازیهای قدرت و معادلات قدرت رو خیلی توجهی ندارن. تحلیل غیر اقتصادی و صرفا سیاسی هم که میکنیم باید بگیم که قصه منفعتجویی دولت یک قصه خیلی قدیمیه. هر دولتی. بحث شخص در مرحله بعدی اهمیته. فرض کن من بیام بگم خاتمی اشتباه کرد که این طرح رو اجرا نکرد چون از مشروعیت و محبوبیت سیاسی خودش ترسید. من رو سلاخی میکنن اگر این حرف رو بزنم.
مرسی فرید این هزینه های اجرای طرح را خوب گفتی !اضافه کن هزینه هایی که باید در آینده بابت آلودگی محیط زیست، داروهای مشکل دار و درمان ناشی از نان بی کیفیت پرداخت کنیم!(البته این هایی که من گفتم هزینه های خیلی کمتری هستند، یعنی به نسبت اونهایی که گفتی شاید اینها چیزی نباشند ولی این ها رو هم میشه لحاظ کرد)
اما اونجا که میگی این طرح را قراره همین دولت اجرا کنه، منظور چه دولتی هستش؟بله دولت سود خودش را ماکزیمم می کنه، الان هم اگه می بینیم به دنبال انجام این طرح هستش منافع خودش را در صورت عدم اجرای این طرح در خطر می بینه، این بودجه قلنبه را دیگه نمی تونه تامین کنه!این را خوب می دونیم، اما حرف اینه که دولتی سر کار باشه که اقتصاد را قبول داشته باشه، به اقتصاددان توجه کنه، من می گم یک عمر این اقتصاد دان هایی که من و تو خوب می شناسیمشون گفتن و نوشتن که دولت های محترم این یارانه اقتصاد را داره داغون می کنه، قیمت ها را اصلاح کنید، حالا که داره این طرح اجرا میشه از هیچ کدوم نظر نخواستن، این یعنی چی؟ به نظر تو مثلا دولت اوباما با دولت بوش هیچ فرقی نمی کنه؟دولت موسوی با دولت هاشمی، هاشمی با خاتمی هیچ فرقی نمی کنه؟ چرا فرق می کنه دیگه! به هر حال تو که نمی تونی بگی دولت ریگان مثلا با دولت کارتر فرق نداشت یا دولت بلر با دولت براون فرقی نداره! درسته دولت سود خودش را ماکزیمم می کنه ولی هر دولتی تابع سود خودش را داره، این تابع سودی که الان داره ماکزیمم میشه، بایاس سیاسی اش خیلی بالاتر از بایاس اقتصادی هستش!به نظرت اصلاح قیمت ها دلیلش چیزی جز تهدید به تحریم بنزین هستش؟چیزی جز ناتوانی دولت در تامین حمل و نقل عمومی هستش؟ والا من توی اون لایحه اصلاح اقتصادی نمی بینم! خودت حرف خیلی خوبی زدی «مساله این نیست که هزینه اصلاحات را بپردازیم یا نپردازیم بلکه مساله اینه که این هزینه را کی و چه جوری بپردازیم؟»
خاتمی را هم خوب اومدی که این خاتمی چه کارها که نکرد!
بابک جان منظورم از اینکه با مسامحه تورمزا هست اینه که افزایش سطح عمومی قیمتها از بابت جهش قیمت انرژی صرفا یک تغییر پلهای هست ناشی از رفع اختلال قیمتها. فرض کن رشد نقدینگی صفره و رشد نقدینگی سالهای پیش هم روی تورم امسال تاثیر نداره. آیا در این صورت معنی دارد که من بگم بخاطر رفع یارانه انرژی تورم ایجاد میشه؟ نه. بابک تو مگه کلان نخوندی؟ داریم: Mv = py پس وقتی رشد M و رشد y و رشد v صفره، تورمی ایجاد نمیشه. کلیتش اینه. اونچیزی که بهخاطر اجرای طرح باعث (با مسامحه) تورمزایی میشه صرفا تغییر تعریف شاخص قیمت سبد مصرفکننده از قیمتهای اختلالی به قیمتهای تعادلیه. وگرنه به خاطر این طرح، قدرت خرید کل ملت (خانوار + دولت + صنعت) تغییری نمیکنه.
بابک بنظر من حتما باید یه عدهای از فقرا جبران بشن. این تامین اجتماعی یه بحث بلندمدته و جبران خوراک مردم رو نمیکنه. دولت حق نداره به فقرا بگه شما گشنه بمونین عوضش من به شما خدمات درمانی میدم. من از تامین اجتماعی حمایت میکنم اما میگم فلسفه تامین اجتماعی با موضوع جبران دهکهای پایین، دو تا قضیه یکسان نیست. نون گرون میشه توی فقیر گشنه میمونی من اگر پول رو بدم به خودت میری اول گشنگیت رو برطرف میکنی بعد میری سراغ خدمات درمانی. من حق ندارم تو رو گشنه نگه دارم و بهجاش بهت خدمات دیگهای بدم. من هم به لحاظ فلسفی با این کار مشکل دارم (محدود کردن آزادی آدمها) هم به لحاظ اقتصادی (کم کردن رفاه اجتماعی) و هم به لحاظ اخلاقی (داری فقرا رو گشنه نگه میداری). البته من دارم راجع به فقرا حرف میزنم نه پنج دهک پایین جامعه. اون هم فقرا با تعریف فقر مطلق و نه نسبی.
فرید جان قسم به اون کلان یکی که پاس کردم و این کلان دویی که نمی دونم پاس بشه یا نه!این حرفی که می زنی یک حالت اکستریم هستش!عزیزم سوال کلان که داری نمی دی، میگی رشد حجم پول را صفر بگیر، رشد سرعت گردش پول را صفر بگیر!!داری یک وضعیتی را تحلیل می کنی که حقیقی هستش، اولا که چرا رابطه ی مقداری پول را داری برای تحلیل تورم استفاده می کنی؟من مشکلی با این رابطه ندارم ولی قاعده سیاست پولی را هم بهم بده اونوقت من میام باهات می شینم در مورد استفاده ار رابطه مقداری پول حرف می زنم، از طرف دیگه خودت داری میگی که اثر رشد پول در سال های قبل ممکنه روی تورم امسال موثر باشه!
از طرف دیگه با آزادسازی قیمت ها باید اون سبدی که برای محاسبه ی تورم استفاده می شد را هم عوض کنیم، حالا این دو تا اثر داره، یا اینکه کم شدن وزن یک چیزی مثل سوخت از سبد مصرفی خانوار می تونه تورم را کاهش بده، یا اینکه جایگزین کردن یک سری کالاهای جانشین که تقاضا براشون زیاد شده یا افزایش وزنشون در سبد مصرفی می تونه تورم را افزایش بده!باید ببینیم وزن این چیزایی که تو سبد مصرفی خانوار هستش و داره قیمتش آزاد میشه و کالاهای جانشینشون چقدره، این موضوع هم در تورم موثر هستش!
یک سوال هم اینجا برام مطرح هستش، فرید چه جوری به این جواب می دی؟من خودم ایده ای در موردش ندارم. ببین اگر تورم افزایش پیدا کنه، اونوقت هم بواسطه کاهش عرضه پول حقیقی و هم از طریق رابطه مقداری پول متوجه می شیم که رشد تولید کاهش پیدا می کنه، درسته؟ حالا سیاست گذار باید چه کار کنه؟باید حجم اسمی پول را افزایش بده؟به نظرت واکنش سیاست گذار چی باید باشه؟
ببین ایده من این هستش که فقرای مطلق به علت محروم بودن از خدمات بهداشتی و درمانی بیشتر مریض می شوند، لذا این هزینه های درمانی براشون زیاد هستش، اصلا شاید یکی از عواملی که باعث فقرشون هستش همین بیماری و از کار افتادگی ها هست، دولت اگر هزینه درمان اینها را بپردازه، اونوقت این خانواده ها می تونند اون پولی را که صرف درمان می کردند، صرف خوراک بکنند! من این طوری دارم به این موضوع نگاه می کنم. از طرف دیگه حرف خیلی خوبی زدی، اگر قراره جبرانی باشه، بهتره این جبرن فقط برای خانواده های فقیر، و اون هم فقیر مطلق صورت بگیره، نه پنج دهک پایین! با درصدی قابل توجهی کمتر از 50%میشه این فقرای مطلق را از فقر مطلق نجات داد. بقیه اش را هم صرف تامین اجتماعی و حمل و نقل عمومی کنیم.
اون رابطه رو وقتی با نرخ بهره بنویسی میشه رابطه تقاضای پول. بخاطر این ازش برای تخمین تورم استفاده میکنم. نرخ بهره بانکی هم که اینجا ثابته و تخلیلش یک بحث دیگه هست.
بنظر من بهعکس باید نگاه کنی یعنی بگی رشد تولید اینقدره و رشد نقدینگی هم فلانقدر، در نتیجه تورم رو میفهمیم چنده. من قاعده سیاست پولی بانک مرکزی رو بلد نیستم ولی یک سوال پرسیدم که چرا اگر بر فرض رشد نقدینگی صفر باشه، بخاطر اجرای طرح تورم پیش میآد؟ اینهایی که میگن این طرح خیلی تورمزا است باید به این سوال جواب بدن. من گفتم بخاطر اینکه تعریف شاخص قیمت عوض میشه. این عین تورم نیست بلکه یک پله تغییر در میانگین قیمت سبد مصرفکننده هست. بخاطر این اصلا با مسامحه میشه بهش گفت تورم. من منظورم از درس کلان خوندن اینه که تورم در وهله اول تحت تاثیر رشد نقدینگی امسال و سالهای پیش هست. شیفت عرضه بهش کمک میکنه که تورم تخفیف پیدا کنه. چرا وقتی برای دو سال پشت سر هم رشد نقدینگی بالای 30 درصد بود کسی از مجلس ملی نگران نشد؟ اما الان که قراره یک مارجینالی به تورم اضافه بشه عالم و آدم دغدغه مردمدوستیشون فوران کرده؟ من میگم من و تو که درس اقتصاد خوندیم باید بگیم چی در وهله اول تاثیرگذاره و چی در وهلههای بعدی. چرا کمتر کسی نوشت که رشد نقدینگی حدود 40 درصد یعنی پول مردم رو بیارزش کردن به قیمت اینکه دولت کارهاشو پیش ببره؟ مالیات از این بیشتر؟ اما الان رو تو رو خدا ببین چه قشقلی راه افتاده که ایوای ایهوار تورم میره بالای 50 درصد. من میگم این عددای 40 و 50 که کلا پرته و ثانیا این اصلا از جنس تورم نیست از جنس رفع اختلاله و به همین دلیل فشارش قابل جبرانه بهنحوی که قدرت خرید رو داغون نکنه.
بابک اون ادمی که با قیمت بالای نون گشنه میمونه اولین نیازش غذا و سرپناهه نه خدمات درمانی.
قرید جان من با همه حرف هات موافقم، من نمی دونم چرا این حرف ها را پشت سر هم تکرار می کنی؟تو چه انتظاری داری ها؟نماینده مجلس که نمی تونه مثل تو فکر کنه، معمولا نماینده های ما تازه بعد از اینکه وارد مجلس می شوند همزمان با شغل نمایندگی ادامه تحصیل می دن تو رشته هایی مثله مدیریت آموزش ابتدایی!!حالا انتظار داری طرف بدونه که رشد نقدینگی عامل اصلی تورم هستش؟
بله رشد نقدینگی عامل اصلی تورم هستش ولی دیگه هیج عاملی موثر نیست؟ تورم انتظاری مردم را فقط رشد نقدینگی شکل می ده؟تورم انتظاری روی تورم تاثیر نداره؟اگه می خوای بگی توی درجه دوم هستش، بله در درجه دومه!ولی خب یعنی اینکه سناریو اجرامون یک جوری باشه که نقدینگی رشد نکنه کافی هستش؟من می خوام ازت بپرسم، سایر عوامل به جز رشد نقدینگی یک اپسیلون تورم را اضافه می کنند؟ما که با آزادسازی قیمت ها مشکل نداریم، با نحوه ی خرج کردنش مشکل داریم!اصلا چرا باید قیمت نان و دارو و… را همراه با قیمت انرژی اصلاح کنند؟اصل یارانه پرداختی روی صوخت هستش، اگر یارانه سوخت را بردارند، لازم نیست نگرانی راجع به دهک های پایین داشته باشند که این ها ممکنه در اثر این طرح با مشکل تامین غذاشون مواجه بشوند. در ضمن من میگم اون آدمی که با قیمت بالای نون گشنه می مونه دیگه داره هزینه درمان نمی ده، اون هزینه درمان را برداره و نون بخره دیگه!
در ضمن یعنی چی از جنس تورم نیست از جنس رفع اخلال هستش؟یعنی چی قدرت خرید را داغون نکنه؟ این شیفت قیمت را من اصلا درک نمی کنم، چرا این شیفت قیمت تورم زا نیست؟اضافه کن که این افزایش قیمت یکبارهخ نیست، و هر سال قراره یک درصدی اضافه بشه، پس یکباره قرار نیست یک شوک بزنیم!
ببین فرید، این یارانه که داره اینطوری پرداخت میشه، دو سال دیگه میشه قوز بالا قوز، باید این تعهد پرداخت بشه، حالا دوباره یک مصیبت دیگه داریم که این یارانه ها را حذف کنیم!به نظرت دولت هیچ دولتی پایگاه رای ای را که در دهک های پایین با این یارانه ها بدست آورده از دست می ده؟
منظورم از موافق بودن با حرف هات، کلیاتش هستش، که این نماینده های مجلس از اقتصاد چیزی نمی فهمند و این آزادسازی باید انجام بشه، ولی اینکه تورم 50% پرته و این حرف ها را می گم!
فرید حساب کن اگه این طرح اجرا بشه ما که یارانه بهمون نمی رسه، نمی تونیم بریم نون بربری بخریم بشینیم تو بوفه با پنیر بخوریم!این را چه جوری می خوان جبران کنند؟
من هم میگم که بجز فقرا اونهم با تعریف فقر مطلق جبران بقیه به شکل کنونی مشکل داره. اما فقرا رو باید جبران کرد. بقیه رو از اول باید آورد در طرح تامین اجتماعی و فقرای مطلق هم به مرور مرفهتر میشن و دیگه فقیر نیستن که بخوایم جبرانشون کنیم و اونها هم میان در طرح تامین اجتماعی. نظرم رو راجع به تورم یا باهات شفاها صحبت میکنم یا بهصورت دقیقتر مینویسم. راستی هم که راست میگی من انتظارم بالاست. اما خوشبختانه یا بدبختانه داره روز به روز پایین میآد. حالا تو در نظر بگیر که ماها هم جایی رو نداریم که غرمون رو بزنیم میآیم اینجا حرفمون رو پشت سر هم تکرار میکنیم. سخت نگیر به ما ؛)
سلام استاد ارجمند . با عرض پوزش از محضر حضرتعالی به دلیل پروژه ی حساس تحصیلی که در پیش دارم نیاز دارم که از شما کمک بخواهم ؛ می خواستم اگر برایتان مقدور هست تو اولین فرصت ممکن نظر ،دیدگاه و پیش بینی شخصی خودتان را از آینده بورس ایران حداقل برای 5 سال آینده برایم بفرستید.صمیمانه سپاسگزارم.
عجب تقاضایی!
امیر جان یک کاریش بکن دیگه!این جا کسی که فاینانس هم بلده فقط تو هستی، پیش بینی 10 ساله که نیست، 5 ساله هستش!در ضمن گفته استاد، این ترم شما استادی دیگه، یک تحلیل بزن!
من در کل نوشته ام نگفته ام که قیمت ها نباید افزایش یابند، یا قیمت های نسبی واقعی نشوند یا بعدا واقعی شوند. یک نکته مهم این است که ضرورت واقعی شدن قیمت ها را مفروض می گیریم هیچ کاری هم به این نداریم. مدام تکرار این که ضرورت دارد این واقعی شدن و فردا دیر است، چیزی است که همه می دانیم و بحثی خارج از موضوع است.
اما بحث تماما این است که طرح هدفمندسازی یارانه هایی که دولت به مجلس برده، مزخرف است و قابلیت اجرایی ندارد و حتی می تواند لزوما به واقعی شدن قیمت های مثلا انرژی در کل اقتصاد نینجامد(مثلا دولت برای خود اعمال تبعیض در قیمت انرژی را در طرح دیده است و این معلوم نیست دقیقا چه می خواهند) از سوی دیگر پرداخت به 5 دهک معلوم نیست که یعنی چی. و این را نمی توان یکی از فرعیات طرح دانست. همین ایراد کل طرح را روی هوا می برد و ….
بحث من هم این بود که با این اوضاع و احوال احتمالا این طرح برای اصلاح اقتصاد طراحی نشده است، بلکه در صدد افزایش اختیارات دولت و تنبیه بعضی گروه ها و طبقات اجتماعی است. که این می تواند منجر به عواقب نامشخص، غیر قابل پیش بینی و نامطلوبی شود. خصوصا این را در نظر داشته باشید که واقعی شدن قیمت های نسبی شعار 20 ساله اقتصاددانان این مملکت بوده است، حال با یک طرح مجهول و نامشخص و با یک مجری غیرقابل اطمینان من نمی دانم دفاع از این لایحه چه بلایی بر سر آینده اقتصاددانان جریان اصلی در اذهان عمومی و پیشنهاد سیاستگذاری های مبتنی بر علم اقتصاد خواهد آورد. من هم متوجه هستم که هر طرح یا لایحه ای ناگزیر سیاسی است! اما بحثم این است که به دلایلی که شمردم اقتصاددان نباید دنبال این طرح راه بیفتند و از این طرح مجهول و نامفهوم دفاع کنند.
من هیچ نفهمیدم چرا میگی طرح دولت مزخرف است شاید گیرایی من پایین است شاید هم شما استدلالت کافی نیست.
من نمیگویم که ناگزیر سیاسی است میگویم ناگزیر اقتصادی است. ولی میگویم طرح بهطور ناگریزی سیاسی است.
اتفاقا به نظر من وظیفه یک اقتصادخوانده این است که به این طرح کمک کند تا بهتر انجام شود. نگرانیها را مطرح کند، مزایای اصلی آن را بگوید، برخی اشکالات آن را توضیح دهد و اگر برای تکمیل طرح ایدهای دارد تیم تشکیل بدهد و با قدرت حرفش را بزند. اگر در منظورت از اقتصاددانهایی که افتادهاند دنبال این طرح، من را هم در نظر داشتهای، اول اینکه لطف داشتهای چون من اقتصاددان نیستم فعلا دانشجو هستم دوم اینکه من دنبال دولت راه نیفتادهام بلکه به این فکر میکنم که دولت این طرح را اول و آخر انجام میدهد پس وظیفه من این است که در حد وسع خودم مزایا و معایب طرح را بگویم. من که دربست دفاع نکردم و نمیکنم. اما اول گفتم این نرخهایی که بانک مرکزی و مجلس برای تورم میگویند حتما overestimation دارد پس اینقدر نگران تورم نباشید. دوم اینکه به لحاظ تحلیل هزینه-فایده با در نظر گرفتن همین دولت و نیاتش بهتر است که طرح همین حالا انجام شود.
مخاطب قسمتهای یک و دو شما نبودهای و میدانم که این چیزها را میدانی. اما اگر نقدی بر استدلال من در قسمت سه داری خوشحال میشوم که بگویی. بحث من با شما در قسمت سه است.
به فرید:
طرح دولت به دلیل
جدا کردن دهک هایی خاص برای پرداخت
به دلیل مشخص نبودن این دهک ها
به دلیل عدم وجود برنامه ای برای آزادسازی سایر بازارها (عرض نکردم که عدم آزادسازی بلکه حتی برنامه ای برای این امر وجود ندارد که این باز هم اهداف طراحان و نتایج طرح را زیر سوال می برد)
به دلیل باز گذاشتن دست دولت در اعمال تبعیض های گوناگون در لایحه
و نیز به دلیل اهداف سیاسی خاص و بی نظیری که پشت ان است و نیز به دلیل انتخاب زمان نامناسب
طرحی نیست که بشود از آن دفاع کرد. هرچند که واقعی شدن قیمت های نسبی مطلوب است اما نباید از یاد برد که افزایش قیمت های نسبی بدون برنامه ای برای آزادسازی بازار پول، بازار ارز و سایر بازارها نمی تواند اثرات مطلوبی را که آزادسازی قیمت ها خواهند داشت را ممکن سازد.(بزودی مطلب مفصلی در این خصوص می نویسم )
پس، از آزادسازی قیمت ها دفاع کنیم، اما از لایحه دولت، از زمان آن و نیز از نبود بسته برنامه ای ، نخیر.
1. این تبعیض قیمت ها که می گی در چه حدیه؟ چه جوریه؟ گفته قیمت های برق پلکانی باشه حالا خیلی هم خوب نیست ولی پرت هم نیست. در خصوص نوسانات هم گفته برای اینکه روز به روز قیمت ها عوض نشود، تا 25 درصد بالا و پایین قیمت ها را دست نزند و اگر بیشتر شد قیمت را عوض کند و اضافه قیمت و کمتر بودن قیمت را در حساب تنظیم بازار حامل های انرژی منظور کند. این هم پرت نیست در چین دقیقا همین را اجرا می کنند و الان دولت چین داره گرانتر از آمریکا بنزین می فروشه. اگر منظورت از تبعیض اینهاست که خوب ربطی به تبعیض ندارند. اگر چیزی دیگه هست بگو ما هم بدونیم.
2. یعنی تو می گی نمی شه با 10 درصد خطا در وضعیت فعلی 5 دهک پایین را پیدا کرد. من می گویم می شود طوری طرح را اجرا کرد که همه 4 دهک پایین (با هر تعریفی) از یارانه نقدی بهره مند شوند. من واقعا نمی فهمم مشکل تو چیه؟ برای من بدیهی است هرگز نمی شه ان جوری که مدنظر شما است 5 دهک اول را تعریف کرد. لذا چه اصراریه هی بدویم دنبالش تا دقیقش کنیم. مخصوصا وقتی همیشگی نیست و برای دوران گذاز هست.
3. تو چرا ادعا می کنی قدرت دولت در صورت اجرای این طرح زیاد می شود؟ به نظر من انگیزه دولت از این طرح اولا کسری بزرگ بودجه است. دوما جلب حمایت دهک های پایین هست و سوما حتما بخشی اش هم اقتصادی است. ولی من نمی فهمم تامین این اهداف کدومش بد هست و یا چه ربطی به قدرت دولت دارد؟ می شه به من ثابت کنی بر اساس چه تعریفی قدرت دولت زیاد می شود. اگر این دولت، طرح خاتمی را ادامه می داد و تا حالا یارانه ها را بدون اینکه به مردم یارانه نقدی بده برداشته بود قدرت دولت کمتر می شد. چرا آقای عبدی اون زمان شاکی نبود و حالا این طرح فساد کامل هست. یا حتی اگر قدرت دولت زیاد می شود (که به نظر من نمی شود) چه اشکالی دارد؟ دولت اصلا ذاتش برای همین هست که طوری سیاست گذاری کنه که به طرفداران خودش کمک برسونه. مگر دولت بوش به اسلحه سازان کلی پروژه داد یک آدم حسابی برگشت بگه وای غیر اقتصادیه! مگر در انتخابات مک کین هی می گفت آفشور دیریلینگ کسی (جز احمق هایی مانند مابکل مور) فحش داد که گروه باز و دزد. دولت برای همینه که محبوبیت سیاسی برای خودش درست کنه. دولت برای همینه که به طرفدارانش حال بده. البته به شرطی که مانع بازار آزاد برای بقیه نشود. این طرح هم همینه دیگه. من نمی فهمم مشکل اقتصاد سیاسی که مدام می گویند یعنی چه؟
4. من نگران نیستم که اقتصاددانان آزاد با اجرای بد یا خوب طرح تحول در جامعه بدنام بشوند یا نشوند. مگر حالا توکلی که هرسال حرفش را عوض می کنه و تازه خیلی هم مدعی است که قبلا درست می گفته از این بابت بدنام شده. من از این باب نگران جریان اقتصاددانان آزاد هستم که نمی توانند به هر دلیلی یک نقد اقتصادی درست و حسابی بنویسند و عمدتا سعی می کنند سکوت کنند. من برای بی تحرکی ایشان نگرانم و امیدوارم این سکوت ناشی از بی اطلاعی یا نداشتن نظر اقتصادی نباشد.
گرچه دکتر صالحی یک متنی نوشته که به نظر من خیلی حسابی هست و همش معقول و اقتصادی است و امیدوارم دیگران هم کم کم بنوسند.
به سروش:
1- درمورد تبعیض قیمت ها: مشکل این است که معلوم نیست این تبعیض قیمت ها به چه شکل است. اما دولت در لایحه امکان ایجاد تبعیض بین شهرهای مختلف، مناطق مختلف و شرایط مختلف را دارد.
2- اولا که اینکه چرا ده درصد و نه مثلا 12 درصد یا بیشتر و کمتر را نمی دانم. اما به نظرم با تقریب خوبی می توان گفت که تعیین این 5 دهک به عنوان گیرندگان کمک هیچ توجیه مشخص اقتصادی ندارد. از آنجایی که معتقدم طرح اهداف مشخص و نامطلوب(از نظرمن) سیاسی دارد، پس تعیین این 5 دهک بسیار نامشخص خواهد بود.(در اختیار دولت هم هست تعیین این 5 دهک) و با توجه به آن پیش زمینه ای که عرض کردم، تعیین این 5 دهک امری کاملا سیاسی می شود.
3- من در کامنت قبلی توضیح دادم که چرا قدرت دولت افزایش می یابد. و چیزهایی که در کامنت بالا گفته شده حشو و زیاده است. شما می توانی تک تک مواردی که بنده عرض کردم در کامنت قبلی را نقد کنی و همچنین در کامنت مطلب خودتان را ولی دوباره از اول شروع کردن مقرون به صرفه نیست! ولی یک نکته کلیدی که فراموش کرده ای این است که با این طرح، حداقل قدرت توزیع کنندگی دولت افزایش می یابد و این خیلی واضح و روشن است.
4-بله توکلی بدنام شده! ولی اقتصاددانان جریان اصلی در طول این 20 ساله حداقل حرف های مشخصی زده اند و البته امروز هم باید بزنند و در این با شما مشترکم که الان باید اقتصاددانان شاخص ما نسبت به طرح موضع مشخصی بگیرند. که البته در نشست های خصوصی اشان این موضع را دارند اما باید این مواضع را به حوزه عمومی گسترش دهند تا مشخص شود که اقتصاددانان جریان اصلی نظرشان درباره این طرح چیست(البته مشخص است چرا برخی از اساتید اظهار نظر نمی کنند. این هم یکی دیگر از تبعات آن مشکل سیاسی است که عرض کردم)
حالا تازه فهمیدم تو چی می گی.
1. من لایحه را دوباره دیدم. تبعیض قیمت ها برای آب و در حوزه های آبریز مختلف تعریف شده است. که به نظر من کاملا معقول است. در کالفرنیا همین قضیه را داریم. بدیهی است یزدی که آب لوله کشی از اصفهان می برند براشون باید بیشتر پول بدهند. چون اگر قیمت هاشون بالاتر نباشه تقاضا زیادتر می کنند و اون وقت باید لوله کشی جدید کرد و برای همه جامعه هزینه دارد. در مورد برق من ندیدم تو دیدی؟ تبعیض در خصوص برق فاسد کامل هست.
4. امیدوارم
تحلیل چند تن از اقتصاددانان در مورد طرح تحل، آخرین نظر مربوط به دکتر طبیبیان است، ایشون جان کلام را گفته، ساده و روان:
http://www.fararu.com/vdcbggbf.rhbaspiuur.html
اینجا هم مطلب خوب دکتر صالخی اصفهانی را بخونید:
http://djavad.wordpress.com/2009/10/22/natural-gas-price-is-about-one-tenth-of-the-world-price/#more-612
ما كه مع الاسف درس مهندسي خوانديم و سراغ علوم غير انساني رفتيم و در نتيجه خيلي حرف براي گفتن نداريم. ليكن از بزرگان و عزيزان مقتصد و از جمله نويسنده اين متن تقاضا دارم كه موارد زير را به نحوي در نظر بگيرند يا تحليل كنند يا رد كنند يا هر چه:
1- در مورد بحث سياسي بودن طرح: دوستاني كه در ونزوئلا دارم ( مهندسيني اهل ونزوئلا) معتقدند طرح هدف مند كردن اصولاً از حدود 7-8 سال قبل در آنجا اجرا شده است. اين طرح در عمل به حذف طبقه متوسط – يا بسيار كوچك شدن آن- انجاميده است و در نتيجه موتور محركه فعاليت هاي اجتماعي سياسي را بسيار كم قدرت يا خاموش كرده است. شما حتما نقش و اثر طبقه متوسط را در تحركات سياسي-اجتماعي و حتي اقتصادي بهتر از من مي دانيد. انتقام گيري آقايان از طبقه متوسط و ميل به تعريف جامعه هدفي كه در قالب دهك ها طبقه بندي شده اند به نحوي كه پول برسد به دست همان كساني كه پشتيبان اينها در بزنگا ههاي قبلي بوده اند دور از ذهن نيست. هر چند يك فرق اصلي در جامعه ايران با ونزوئلا تعريف خط فقر و اصولاً سطح زندگي در اين دو كشور است. چاوز شايد با ماهي 30 دلار دادن به يكي او را از فقر نجات دهد اما آقايان حداقل بايد ماهي 500.000 تومن را در نظر بگيرند. اين حقيقت به احتمال شكست طرح در بعد سياسي اش نظر دارد.
2- در بحث جايگاه و اثر طرح در اقتصاد: من يك زماني مدافع اين طرح بودم. به اين علت ساده كه دولتي كه پول نفت را به مردم بدهد و براي مخارجش از آنها ماليات بگيرد در دراز مدت وادار به پاسخ گويي مي شود. اختيارات بي قاعده اش در خرج كرد پول تصحيح مي شود و با حذف يارانه ها اجازه مي دهد كه بازار واقعي شكل بگيرد. راستي طرح حاضر چقدر در اين راستا است؟ آيا منجر به كاهش قدرت دولت مي شود يا افزايش آن؟ آيا دخالت دولت را كم مي كند يا زياد؟
شايد ترجيع بند حرف دولتي ها در بحث عدالت اجتماعي است. همه ما كمابيش به هدفمند شدن يارانه ها به عنوان عامل ايجاد عدالت اجتماعي اعتقاد داشته و داريم. بحث اصلي در چگونه انجام دادن طرح است. اگر تعريف جامعه هدف غير عادلانه باشد مطمئناً نمي تواند به عدالت منجر شود. اجازه بدهيد طرح را تقليل بدهيم به دو كالاي اساسي: بنزين و نان ( يعني آرد)
در مورد بنزين: الان كسي كه ماشين دارد مي تواند طبق سهميه بنزين ارزان استفاده كند. جامعه هدف مي شود كل جامعه اما استفاده كننده واقعي مي شوند ماشين داران. ماشين در حال حاضر يك كالاي لوكس نيست و بسياري از خانواده ها يك ماشين كوچك دارند و حتي در روستاها هم حداقل موتور يا تراكتوري دارند. كساني هم كه ندارند چهار پنج سالي بعد از ازدواج مي خرند و 30 سالي استفاده مي كنند. آيا جز اين است كه اگر خانواده اي در تمام دوران خود نتواند ماشيني بخرد علي القاعده همين حالا هم اين خانواده بايد تحت پوشش كميته امدادي چيزي باشد؟ خلاصه اينكه پول يارانه بنزين همين حالا هم كم و بيش عادلانه تقسيم شده است.
در مورد نان: راستي چه كساني بيشتر نان مي خورند؟ فقرا يا اغنيا؟ و به تبع ان چه كساني يارانه بيشتري مصرف مي كنند؟ من كه نان بسته اي غير يارانه اي مي خورم 6 ماه بعد دچار فشار مي شوم يا كساني كه امروز توي صف نان 20 تومني مي خرند و 4 ماه ديگر بايد همان را 100 تومان بخرند؟
حالا از اين دو كالاي اساسي كه بگذريم توجه شما را به قسمت هاي اصلي يارانه بر جلب مي كنم: – حمل و نقل – بهداشت و درمان – صنايع غذايي
در هر سه اين بخش ها مصرف كنندگان يارانه د رهمين امروز هم اقشار ضعيف و به اصطلاح دهك هاي پايين هستند.
من ( نماينده طبقه متوسط) اغلب با ماشين خودم مسافرت مي روم. در داخل شهر با ماشن خودم تردد مي كنم. همسرم را در بيمارستان خصوصي بستري مي كنم. نان فانتزي مصرف مي كنم و برنج خارجي مي خرم. حتي ميوه را از سوپري مي خرم و نه ميدان تره بار. حذف يارانه ها به من چه آسيبي مي زند؟
همه اينها را گفتم تا نتيجه گيري كنم كه اين طرح حتي در جهت عدالت اجتماعي هم نيست چون در نهايت فشاري اگر ايجاد شود در دامنه كالاهاي مصرفي قشر پايين دست است و پول را هم البته آنها مي گيرند اما شايد نصف تورم هم نباشد.
مساله این است که اجرای این طرح چاره ناپذیر است چون آلترناتیوش این است که مثلا دولت حقوق مردم رو نده. حالا اگر امسال نه در سال بعد. اما سال بعد هزینه اجرای طرح میره بالا و در نتیجه همون قشر ضعیف بیشتر آسیب میبینه.
کی گفته در ونزوئلا طبقه متوسط به خاطر طرح واقعی کردن قیمت سوخت از بین رفته. تازه می شه به من نشان بدی کجا قیمت ها در ونزوئلا واقعی شده است؟ ونزوئلا نابود شده چون دولت تصویب کرده دادن ارث ممنوع است. اگر فردی بمیرد دولت پولش را بر می دارد می دهد فقرا. دولت تصویب کرده مالک خانه نمی تواند حتی اگر مستاجر اجاره نداد وی را بیرون کند. چاوز تصویب کرده اگر خانه ای یک سال خالی باشد به تملک دولت در می اید. ایشان در آغاز طرحش تصویب کرده در تمام شرکت های نقتی باید نیمی از کارکنان از آدم های فقیر باشه که قبلا کار نداشته اند. ایشان تصویب کرده اخراج کارمند ممنوع است. این دوستت که اونجا زندگی می کنه و این قدر باهوشه را می شه به ما معرفی کنی؟
ببین برادر من با مثال تراکتور و خاطره نمی شه بحث اقتصادی کرد. آخه اینکه روستاییان ترکتور دارند دلیل می شود که روستاییان هم اندازه شهری ها مصرف بنزین دارند!! ببین عزیز من یک مشت آدم می شینند محاسبه می کنند که هر دهکی چقدر بنزین مصرف می کنند و به تو جواب می دهند دهک دهم27 برابر دهک اول مصرف بنزین دارند. این حرف ها که می زنی یعنی چی؟
تازه ببین ما 7 میلیون ماشین داریم. زورکی 500 هزار تا ترکتور و بقیه وسایل نقلیه. اگر دهک یعنی یک دهم جمعیت، یعنی تنها 5 دهک اول خانوارها در ایران ماشین دارند. این چه ادعایی هست که بقیه می روند ماشین می خرند؟
عزیز دلم توجه دارید شما که اگر امروز نان ارزان است دلیلش این نیست که دولت دستور می دهد ارزان می شود. دلیلش این است که دولت دارد پول من و تو را الکی خرج اونهایی می کند که نان زیادی می خورند. چه اشکالی دارد این پول را بدهد دست من فقیر؟
فرید جان با این مثال زن قشنگ ما یاد آهنگ زن زیبا افتادیم!!اما بریم سر اصل مطلب:
1-ببین فرید من قبول دارم که طرح ها و تحلیل های این افرادی که گفتی ممکن هستش که مشکل داشته باشه، به تبع هیچ آدم اقتصاد خونده ای حرف های بهمنی را ملاک قرار نمی ده!اما سوال من این هستش که چرا به دنبال یک عده به دنبال این هستند که ثابت کنند اگه این طرح اجرا بشه هیچ اتفاق خاصی نمیفته؟من ترجیح می دم بگم نمی دونم چه اتفاقی میفته!ما نه آمار و ارقام مربوط به این طرح را داریم، نه اینکه می دانیم سناریوی اجرا جی هستش و خیلی سوالات دیگه!خیلی راحت بگم همه ما می دانیم که آزاد سازی قیمت ها و سیگنال دهی خیلی خیلی چیز خوبی هستش، ولی همه ما از همون حرف تو می ترسیم، اینکه می گی آقایون فکر می کنند مردم دسته جارو هستند!به نظر من که یک بازی شکل می گیره بین مردم و سیاست گذار، یعنی تصمیم مردم و سیاست گذار در هر مرحله نتیجه مراحل بعدتر را شکل می ده!
2-فرید جان تو اومدی می گی من از اثر درآمدی صرف نظر می کنم، چراصرفنظر می کنی؟ از طرفی اومدی باز توزیع را هم در نظر نگرفتی، خب این که نشد طرحی که قراره اجرا بشه! اگر بازتوزیع صورت نگیره که خوبه، اصلا حرف من اینه که نباید باز توزیع صورت بگیره، منافع طرح را باید بزارند روی تامین اجتماعی همگانی و بهبود حمل و نقل عمومی.
3- در ضمن شما از کجا می دونه کشش قیمتی و درآمدی این کالاهایی که دارند یارانه اش را بر می دارند چند هستش که اومدی داری حکم می کنی که تقاضای این کاهش پیدا می کنه، تقاضا اون کاهش پیدا می کنه!به نظرت اگه نون بشه 2000 تومان شما نون نمی خری؟می خری ولی کمتر می خری!این کمتر خریدن چقدر هستش؟مصرف نون را می کنی 50%قبل؟با برنج جانشینش می کنی؟برنجی که با این طرحی که اجرا میشه هم قیمتش می ره بالا!اصلا نون را میشه کالای جانشین براش پیدا کرد؟حداقل تو کوتاه مدت می گم ها!تو بلند مدت میشه برای نون هم جانشین پیدا کرد:-) (شما اینجا با هوشی و زرنگی ای که مختص فرید هستش ما را پیچوندی ):-)
4-فرید جان ببین این طرح اگر اقتصادی هم باشه، هدف اولش اقتصادی نیست. در مورد سناریو اجرا به اندازه کافی ابهام هستش، همین طور هم که صادق الحسینی گفته در لایحه هم به اندازه کافی ابهام وجود داره، الان معلوم هستش که یارانه داره از کجا حذف میشه، ولی معلوم نیست کجا داره هزینه میشه!به نظرت کجا خرج شدن یارانه اصلا مهم نیست؟تا ندونیم این پول کجا خرج میشه اونوقت چه جوری می فهمیم که تورم ایجاد میشه یا نه!به اقتصاد سیاسی این طرح باید خیلی بیشتر از این ها توجه بشه، به نظرم اگه فقط تحلیل اقتصادی بکنیم به نتیجه لزوما درستی نمی رسیم
5-فرید با اجازت مثال را ادامه بدم، حالا از بد روزگار که این زن زیبا را به هر کسی عرضه کردیم، همه به این زن زیبا عادت کرده اند و از زنان متوسط روی! استفاده نمی کنند، بنا به هر دلیلی تصمیم گرفتیم زن زیباروی را ارزش ببخشیم!می گیم برو تو بازار هر قیمتی که خواستی طلب کن. زن زیبا قیمت را بالا می برد، تقاضا برای او کم می شود، تقاضا برای زنان متوسط روی بالا می رود، پس قیمت زنان متوسط روی هم بالا می رود!حالا شما بگو آهای مردان محترم من برای جبران شما یارانه نقدی هم می دهم، دوباره تقاضا برای زن زیبای روی و متوسط روی بالا می رود و دوباره قیمت بالا می رود. هم من می دونم و هم تو می دونی که تقاضا برای رابطه با یک زن یک کالای ضروری هستش دیگه!منظور من را متوجه میشی؟همه این ها را گفتم که بگم من از پستت فهمیدم که می گی تورم 30% هم جوک هستش!من کاری ندارم که بهمنی با اون دکتری مدیریتش داره چه جوری تحلیل می کنه، اما 30% تورم چیز پرتی نیست!
6- این پست های تو و سهیل بدآموزی دارند، حواسم باشه به بچه زیر 16 سال آدرس این بلاگ را ندم!امیر جان دمه در کافه بزن 16+
1- من کجا گفتهام که با اجرای طرح هیچ اتفاق خاصی نمیافتد؟ ببین بابک اگر داری نوشته من رو نقد میکنی حرف من رو به ادعاهای بزرگتر تعمیم نده. من در مورد خیلی موارد سکوت کردهام.
2- من صرفا میخوام بگم که تحقیقات اینها چرنده. حداقل به خاطر اینکه اثر جانشینی رو ندیده. آیا من اومدم بگم تورم چنده؟ نه. اما برای اینکه کار مرکز پژوهشها و بانک مرکزی رو نقد کنیم اینقدر این کارها ضعیف هستند که تو حتی از اثر درآمدی هم وقتی صرف نظر میکنی باز میتونی بیاعتبار بودن اینها رو نشون بدی. بابک تو متن من رو یکبار دیگه بخون. من نوشتم: «من خودم هم میدانم که در این مدل ساده، برخی عاملهای اصلی را در نظر نگرفتهایم.» اما برای منظوری که من داشتم این ایجاد اشکال نمیکنه. من گفتم نتیجه بحث من اینه که این تحقیقات بیاعتباره. من اصلا عدد ندادم. اصلا تورم بشه 35 درصد. من دارم میگم اینها روش تحقیقشون غلطه. بابک از من که دیگه داره میگذره. اما دارم برای دانشکده بازاریابی میکنم که مگر چه میشود اگر اینها دانشکده ما رو فاند کنند برای انجام چنین تحقیقی؟ بابک فکر کن به اینکه بانک مرکزی ایران تحقیقاتی انجام میده که بسیار خندهداره. بانک مرکزی مگه شوخیه؟ آقا وظیفه من در قبال آینده شغلی و علمی خودم و دوستای اقتصادیم اینه که این نقدها رو بگم.
3- عموجان اینها که تو میگی در مرحله بعدی اهمیت قرار میگیره. قانون تقاضا رو اگر قبول نداری من هیچ حرفی ندارم که بت بگم. حالا نان کشش بین صفر و یک دارد ولی سرسره برقی کشش بالای دو دارد. ولی قانون تقاضا برای همه اینها صادق است. همین برای داشتن یک مقیاس سرانگشتی کافی است. اگر منظورت این است که من قانون تقاضا رو حکم کردهام بله خیلی هم مفتخرم که این کار رو کردم.
4- بابک جان، من نفهمیدم این حرف تو نقد به کجای نوشته من است. استدلالم این بود که دولت مجبور است امسال یا سال دیگر یا بالاخره در همین دوره، این طرح را انجام دهد. اما این دولت یا هر دولتی مگر نیتش فردا غیرسیاسی میشود؟ مگر فردا برای این دولت چه اتفاقی میافتد که اجرای طرح را فردا بهتر انجام دهد؟ فرقی ندارد که. این دولت فردا همان گهی هست که امروز هست. و همانطور که گفتم مجبور هست که این طرح را انجام دهد. من این را بیحساب نمیگویم تو خودت سمینار بودجه ما رو در اسفند 87 اومدی. از طرف دیگر هم هزینه اجرای طرح که به مردم وارد میشود دوره به دوره زیاد میشود. پس بهتر نیست که همین امروز این اجرای این طرح شروع شود؟
5- من هیچ وقت نمیگویم که تورم 30 درصد یک جوک هست … راستی این بحث راجع به زن قشنگ رو هم تو هی کش بدهها :دی یکی ندونه فکر میکنه من چه منحرفی هستم!
6- من با برخی حرفهای تو مثل اینکه میگی باید اثر درآمدی و کششهای قیمتی را در نظر گرفت و نگرانیها درباره طرح را گوشزد کرد کاملا موافقم اما کلا یک چیزی را نفهمیدم و آن اینکه تو اگر داری نوشته من رو نقد میکنی من که خلاف اینها رو نگفتهام. در یک پست که نمیشه همه چیز رو گفت. پینوشت کردم که بعد از این هم حرف میزنیم.
7- درباره حرفهای دکتر طبیبان. من با حرف ایشان درباره تورم موافقم. درباره درماندگی دولت هم همینطور. ولی میپرسم که درماندگی دولت و نیات دولت مگر فردا رفع میشود؟ این را یکی به من جواب بده.
فرید جان حرفت را گوش کردم یک بار دیگه خوندم متن را دی :
1-منظور من این هستش که چرا فکر می کنید که این طرح هدفمند کردن همه اش خیر و برکت است؟چرا نمی خوایم قبول کنیم که این واقعی سازی قیمت ها هزینه داره و هزینه اش هم سال به سال افزایش پیدا می کنه، چرا کسی نمی گه که هزینه داره؟داره زیاد هم داره فقط فرقش اینه که هزینه اش از اجرای آن در سال بعد کمتر هستش!واقعیت را باید بگیم که مردم مجموعه اطلاعاتی خودشون را بهتر شکل بدهند! ببین من مطلب تو را می خوانم فکر می کنم داری که این طرح خوبه، اشکال نداره!حالا شاید اشکال از من هستش!ولی من این طوری متوجه میشم!دفعه بعد که من رو دیدی، کالیبره ام کن!احتمال داره خارج می زنم
2-اول :من به اون لینک هایی که دادی رفتم مراجعه کردم، جز یک نظر کلی، طرحی ندیدم که بگم خوب یا بد هستش، حالا ممکنه تو طرح بانک مرکزی را دیده باشی ولی من ندیدم که بدونم اشکالاتش چیه. دوم: فرید جان مگه اثر درآمدی و جانشینی لزوما هم جهت هستند که شما داری میگی اثر درآمدی را هم در نظر نگیریم؟!!سوم: ما الان 18% تورم داریم، با اجرای طرح اگر تورم 30% بشه به نظرت عجیبه؟تورم 30% به نظرت نشد هستش؟من فقط میگم تورم 60% را پرت می دونیم، 30 % که دیگه پرت نیست!چهارم: فرید جان حرف ها می زنی ها، بچه های ما را دارند از دانشگاه های خوب پذیرش می گیرند، اونوقت بچه های که ایران می مونند را تو دانشگاه های تهران برای دکترا قبول نمی کنند، اصلا اجازه نمی دن که ما دوره دکترا داشته باشیم، انوقت میگی به ما فاند بدهند؟
3-این طور که تو داری قانون تقاضا، قانون تقاضا میکنی، آره من قانون تقاضا را هم قبول ندارم!یعنی چی؟میشه به من بگی خانواده ای که مجبور هستش، بنا به دلایلی هر روز 2 لیتر شیر مصرف کنه، افزایش و کاهش قیمت چه تاثیری روش داره؟تابع تقاضای یارو عمودی هستش، حالا هی بگو قانون تقاضا! همین قانون تقاضا تو کالاهای گیفن داره میره زیر سوال!فرض کن کشش پایین باشه، بله قانون تقاضا این جا هم کار می کنه ولی باید کلی قیمت ببری بالا که تقاضا یک تکونی بخوره، بگذریم که اثر بازتوزیع یارانه ها را من نمی دونم چرا در نظر نمی گیریم؟فرید جان یک حرکت روی نمودار داریم، یک شیفت هم داریم ها!!!
4-آفرین من هم همین حرف تو را می زنم، نگیم این طرح حلال تمام مشکلات اقتصاد درب و داغون ایران هستش، نگیم این طرح اشکالی نداره(منظور شخص تو نیستش، کلا می گم) بگیم آقای عزیز این لایحه ای که داره تو مجلس تصویب میشه، یک طرح اجرایی خوب ازش نمی تونه دربیاد!می گم اگر این طرح اگه درست اجرا نشه، تا 100 سال من و تو و امسال من و تو باید جواب بدیم که چرا آزادسازی قیمت ها اشکال داره!پنبه طرح بخوره، پنبه اقتصاد دان و اقتصاد خوان و دانشکده های اقتصاد با هم خورده ها! من می گم دست دولت درد نکنه که می خواد این کار کنه، اما این طرح را درست انجام بده، نگه این طرح که اجرا بشه ایران گلستان میشه!
فرید جان این طرح همینه؟مکمل نداره؟یعنی نرخ ارز نباید واقعی بشه؟نباید بزاریم بازار مالی شکل بگیره و نرخ بهره از توی اون بازار مشخص بشه؟فرید جان شما لایحه را بخوان یک مرتبه، ببین چند جا جای رانت باز شده!این یعنی چی؟بیایم یک دولت خیرخواه را در نظر بگیر، این دولت خیرخواه باید کلی هزینه کنه که جلوی رانت خواری را بگیره!ببین فرید جان باز توزیع طرح تورم زا هستش، حالا شما هر چی می خوای بگو! من نمی دونم از کجا این ایده اومده که منافع حاصل از طرح را باید بین مردم به صورت نقدی پخش کرد؟
5- حق با شما هستش، نمیشه همه چی را در یک پست گفت، من هم اومدم این پستت را نقد کردم که خواستی پست بعدی را بنویسی، به سوالات منم پاسخ بدی دیگه!بد کاری کردم؟
به جان خودم من نوشته تو را نقد کردم، آخه این فرض هایی که کردی و نتیجه گرفتی ازش اشکال داشتف من هم گفتم این فرض هایی که کردی گیر داره دیگه!!حالا شاید اشتباه گیر داده باشم، ولی به متنت گیر دادم!
6-خبر مطلب دکتر طبیبیان را هم کلا گذاشتم این جا که همه مطلع بشوند، یعنی قصدم این بود که اگر چیز جالبی در خبرها دیدم، پای پست مرتبطش بزارم که بچه ها مستفیض گردند!وگرنه شما بیشتر از من دکتر طبیبان را قبول دارید
7- ما شاگردتیم فرید جان
1- درست میگی نظر من اینه که این طرح همین امروز اگر انجام بشه بهتره. موافقم که باید راجع به هزینهها و نگرانیها هم بنویسیم. ایشالا در ادامه.
2- بنظر من تورم 30 درصد اصلا پرت نیست بویژه اگر نرخ ارز هم یک وقتی افزایش پیدا بکنه. درباره گزارش مرکز پژوهشهای مجلس الان روی سایتشون چیزی نذاشتن ولی من یک فایل از کارشون رو دارم. درباره بانک مرکزی هم با دکتر فرهاد نیلی صحبت کردم. اینها از روش جدول آی-او (داده-ستانده) برای برآورد تورم استفاده میکنند که اثرات جانشینی را در نظر نمیگیرد.
3- البته در مورد کالاهای گیفن هم قانون تقاضا نقض نمیشه. گرچه ظاهرا این طوریه. خودت که میدونی قصهاش چیه. بابک ببین من میگم تغییرات آب و هوا هم میتونه در کیفیت اجرای طرح اثر بگذاره و واقعا هم تاثیر میذاره اما چقدر؟ این بحث کششها و اینها وقتی aggregateشون میکنیم تاثیری که میذارن روی تورم اصلا به اندازهای نیست که اثر جانشینی و کاهش خیلی قابلتوجه سهم انرژی در سبد مصرفکننده میذاره. ما وقتی درباره تورم بحث میکنیم وارد کلان میشیم اما تو داری بحث خرد میکنی. من در مساله سادهای که مطرح کردم چون heterogenity نداریم راحت میتونم aggeregateاش کنم. در هر حال من میگم تورم 68 درصدی رو در صفحه اول روزنامه چاپ نکنید و از دو تا استاد باسواد برای این تحقیقها استفاده کنید. حالا تورم درمیاد 35 درصد باشه من نمیگم پرته، چون مهم که یه عدد آخر نیست مهم اینه که نحوه افزایش تورم بهخوبی توضیح داده بشه. اتفاقا درباره تورم ما با یک اگر داریم حرف میزنیم و اون اینه که دولت پول چاپ نکنه. اما اومدیم و چاپ کرد! من به عنوان یک محقق باید این رو در تحقیقم راجع به تورم بحث کنم حالا تورمش درآد 35 درصد. مهم اینه که نشون داده بشه ساز و کارها چطور کار میکنن. من دردم اینه که اینها با ساز و کارهای احمقانه به نتایجی میرسن و میآن توی بوق و کرنا میکنن.
4- تورم منشا پولی داره و اصلش همینه. بالا رفتن قیمت انرژی هم باعث level shift میشه که یعنی اختلال قیمت رفع میشه که با مسامحه میشه گفت تورمزا است. اما بازتوزیع قصهاش چیه؟ چه فرقی میکنه کی خرج کنه؟ شاید تو داری خرد و کلان رو با هم قاطی میکنی. شاید هم من متوجه نمیشم. این رو بیشتر توضیح بده برای من.
5- دستت درد نکنه. خوب کردی. من از این کامنتها چیزی یاد میگیرم.
خوبه به جاهای خوبی رسیدیم
مورد 1 و 2 را که به نظرم بحثی توش نیست. موضوع 3 را ترجیح می دهم وقتی دیدمت باهات صحبت کنم، من هنوزم بر مواضع خودم پافشاری می کنم، به نظرم جای خوبی رسیده این نظرات اما اینطوری تلگرافی نمیشه!دوست دارم رو در رو صحبت کنیم که نتیجه بهتری بگیریم، علاوه بر آنکه از مطلب پست هم داره فاصله میگیره
اما:
4- چرا با مسامحه تورم زا هستش؟ به نظر من نباید یارانه ها را نقدی به به مردم داد، خصوصا اینکه این پول نقد قراره به دست دهک های پایین برسه!! من میگم دولت دو تا راه دولت داره، یا این پولی یارانه ها را به صورت نقدی بده دست مردم یا برداره تامین اجتماعی را توسعه و بهبود بده! به نظر من در حالت دوم اثرات تورمی کمتر از حالت اول هستش!من حرفم اینه!حالا اون خرد و کلانش را من متوجه نمی شم؟بعدش رفتار مردم تو خرد هستش که کلان را تشکیل می ده!در بعد خرد مردم دهک های پایین میل نهایی به مصرفشون بالاتر از مردم در دهک های بالاتر هستش، اضافه کن نرخ پایین سود بانکی را، اکثر این پولی که به دست مردم می رسه تقاضا میشه، اگر نرخ ارز زیاد بشه تورم میره بالا، اگر نرخ ارز همین بمونه که تولید داخلی بدتر میشه وضعش!اوضاع تولید داخل و این رکودی هم که الان وجود داره و چسبندگی تولید را هم اضافه کن تا این پرداخت نقدی یارانه ها اساسی تورم زا بشه!